غزل شمارهٔ ۲۵۲۳
باطلان را گفتگوی حق اثر در دل کند
آب شیرین گر زمین شور را قابل کند
چون جواب تلخ از احسان خود باشد خجل
بحر را همت اگر در دامن سایل کند
نعل در آتش گذارد هر که را درد طلب
هفتخوان چرخ را چون آه یک منزل کند
باده لعلی نماید در صراحی خویش را
خون ما چون سرکشی از گردن قاتل کند؟
خط مشکین در فسون بیهوده می سوزد نفس
نیست ممکن سحر چشم یار را باطل کند
از گرانسنگی سبک جولان شود سیل ضعیف
روح را خواب گران در سیر مستعجل کند
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...