هرکه دامن بر میان در چیدن گل میزند
آستین بر شعله آواز بلبل میزند
هرکه بر خود تلخ میسازد شکر خواب صبوح
بوسه تر همچو شبنم بر رخ گل میزند
نغمهاش از بس گلوسوز است در دلهای شب
بوسهها پروانه بر منقار بلبل میزند
همتی در کار ما ای عارفان و عاشقان
بر در دل حلقه شوق سیر کابل میزند
هرکه چون صائب به طرز تازه، دیرین آشناست
دم به ذوق عندلیب باغ آمل میزند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فطرت آخر بر معاد از سعی اکمل میزند
رشته چون تابیده شد خود را به مغزل میزند
نشئهٔ تحقیق در صهبای این میخانه نیست
مست و مخمورش قدح از چشم احول میزند
خواب خود منعم مکن تلخ از حدیث بورپا
[...]
موج دریای جنون کی دست بر دل میزند
میکشد میدان و هردم سر به ساحل میزند
پاسبان ماست چون افلاس هرجا میرویم
نیست عاقل آن که با ما میرود دل میزند
بیقرار عشق را آرام در فردوس نیست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.