گنجور

 
صائب تبریزی

آیینه را سیاه کند با غبار بحث

گو آسمان مکن به من خاکسار بحث

در عالم شهود ندارد دلیل راه

حیران عشق را نکند بیقرار بحث

آخر کدام نقص ازین بیشتر بود؟

کز خجلت طرف نشود شرمسار بحث

بر ساحل افکند خس و خاشاک را محیط

از مجلس حضور بود بر کنار بحث

از نبض اختیار، بلا موج می زند

تسلیم هر که شد نکند اختیار بحث

بر سنگ خاره زد گهر آبدار خویش

هر کاملی که کرد به ناقص عیار بحث

آیینه را ز نقش پریشان مکن سیاه

در مجلس حضورمکن زینهار بحث

یک عقده وا نشد زدل ارباب علم را

چندان که برد ناخن دقت به کار بحث

با روی تیغ، ناخن جوهر چه می کند؟

دلهای ساده را ننماید فگار بحث

صائب نصیحتی است ز صاحبدلان مرا

تا صلح ممکن است مکن اختیار بحث

 
 
 
نظیری نیشابوری

بر طبع ساده زود شود خوشگوار بحث

دارد برای طفل شکر در کنار بحث

پر خشمگین مباش چنان کز پی نزاع

بر هر غبار خاسته سازی سوار بحث

از هر غمی به خاطر ما کین سبک تر است

[...]

عرفی

گلچین عشق شو به خرد واگذار بحث

تا باغ ذوق را نکند خار زار بحث

انصاف ذوق را طرف بحث خویش دار

از خلوت ضمیر به مجلس میار بحث

زان قال را ز انجمن حال رانده اند

[...]

سلیم تهرانی

با مدعی گذشته ام بر کنار بحث

در کوی عشق شعله ندارد به خار بحث

از بهر حل مسئله ی دین اگر بود

با اهل این زمانه مکن زینهار بحث

مستند اهل مدرسه، زان بحث می کنند

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه