گنجور

 
نظیری نیشابوری

بر طبع ساده زود شود خوشگوار بحث

دارد برای طفل شکر در کنار بحث

پر خشمگین مباش چنان کز پی نزاع

بر هر غبار خاسته سازی سوار بحث

از هر غمی به خاطر ما کین سبک تر است

این راح ما به روح کند در عیار بحث

آنم که حال مستی و مخموریم یکی است

هرگز نکرده ام به کسی در خمار بحث

ریزم گل نیاز و تضرع در اضطراب

ز ابر ستیزه ام نگرفتست بار بحث

خط مسلمی به کف صدق داده اند

هرگز ز راستی نشود شرمسار بحث

مطلب گریزد از تو «نظیری » جفا مکش

جز در ضمیر کند نگیرد قرار بحث