عشق است که اکسیر بقا خاک در اوست
از هر دو جهان سیر شدن ماحضر اوست
عشق است همایی که سعادت نظر اوست
افشاندن بال از دو جهان بال و پر اوت
هر چند ندارد صدف آن گوهر نایاب
هر دل که شود آب، محیط گهر اوست
هر چند که در رخنه دل گوشه نشین است
گردون یکی از حلقه به گوشان در اوست
هر چند که چون سرو روان میوه ندارد
امید جهان سایه نشین شجر اوست
هر چند که دل قطره خونی است ازین بحر
سرسبزی افلاک ز آب گهر اوست
دستی که در آغوش هوس حلقه نگردد
گستاخ تر از زلف به موی کمر اوست
از سینه هر کس شنوی ناله زاری
از خویش برون آی که آواز در اوست
بی عشق، دل از هر دو جهان سرد نگردد
این فیض ز تأثیر نسیم سحر اوست
از حوصله هر دو جهان، گرد برآرد
این نشأه که در ساغر اول نظر اوست
مویی که شود سلسله گردن شیران
در حلقه زنار میانان کمر اوست
هر تار ز پیراهن فانوس کمندی است
گستاخی پروانه نه از بال و پر اوست
در بیخودی آویز که در عالم هستی
سود دو جهان در سفر بی خطر اوست
صائب خبر یوسف گم کرده خود را
از بی خبری پرس که صاحب خبر اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و تأثیر عمیق آن بر زندگی انسانها میپردازد. شاعر عشق را به عنوان اکسیر بقا و نیرویی که انسان را از دنیای مادی فراتر میبرد، معرفی میکند. عشق، مایه سعادت و خوشبختی است و وجود آن به انسان توان میدهد تا بال و پر گیرد و از زیباییهای جهان بهرهمند شود. در این شعر، به ارزش و زیبایی عشق به عنوان منبع امید و سرسبزی نیز اشاره شده است. همچنین نشان میدهد که عشق منبع نالهها و آرزوهاست و بدون عشق، زندگی سرد و بدون احساس خواهد بود. در نهایت، شاعر به این نکته اشاره میکند که عشق به ما کمک میکند تا حقیقتها را بهتر درک کنیم و از عالم مادی جدا شویم.
هوش مصنوعی: عشق چیزی است که خاصیت جاودانگی را به خاک میبخشد و از هر دو دنیا، وجود ما در پیشگاه اوست.
هوش مصنوعی: عشق مانند پرندهای است که خوشبختی ناشی از دیدن اوست و او بال و پر خود را از دو جهان میگستراند.
هوش مصنوعی: هرچند صدفی که حاوی آن گوهر نایاب باشد وجود ندارد، اما هر قلبی که به حس محبت و آب و عاطفه تبدیل شود، خودش محیطی برای پیدا کردن آن گوهر ارزشمند خواهد بود.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه دل من در گوشهای از جهان معزول و تنهاست، اما گردون (آسمان) یکی از کسانی است که در این دل جا دارد.
هوش مصنوعی: هرچند که این درخت مانند سرو زیبا میوهای ندارد، اما امید دنیا در زیر سایهاش است.
هوش مصنوعی: هرچند دل مانند قطرهای از خون است، اما این خون از دریای سرسبز آسمانها و به وسیله جواهرات او به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: دستی که در آغوش خواستهها قرار نگیرد، جسورتر از زلفها و موی کمر اوست.
هوش مصنوعی: هرکسی که از دلش ناله و گلهای میزند، باید بداند که این صدا در درون خود اوست و بهتر است از خود بیرون بیاید و با آن روبرو شود.
هوش مصنوعی: بدون عشق، دل از هر دو دنیا خسته و سرد میشود؛ این نعمت، نشانه تأثیر نسیم صبحگاهی اوست.
هوش مصنوعی: این دنیا و آن دنیا همگی تحت تأثیر این حالتی هستند که در نظر اول او به وجود میآید. این احساس و تجربه خاص، از هر دو جهان فراتر است.
هوش مصنوعی: مویی که به دور گردن شیران میپیچد، بر کمر او مانند یک زنجیر است.
هوش مصنوعی: هر نخ از پیراهن روشنایی مانند کمندی است که پروانه را به خود جلب میکند؛ شهامت پروانه ناشی از بال و پرش نیست.
هوش مصنوعی: در حالت بیخیالی و رهایی از دغدغهها، به حقیقتی پی خواهی برد که در وجود و هستی، نفع هر دو جهان در سفر بیخطر و آزاد است.
هوش مصنوعی: اگر کسی در جستجوی یوسف گمشدهاش است، بهتر است از کسی که بیخبر است بپرسد، زیرا او شاید به اطلاعاتی دسترسی داشته باشد که دیگران ندارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از دوست پیام آمد کاراسته کن کار
مهر دل پیش آر و فضول از ره بردار
اینست شریعت
اینست طریقت
از دوست پیامآمد کاراسته کن کار
اینست شریعت
مهر دل پیش آر و فضول از ره بردار
اینست طریقت
بر صفحه ملک از تو و رای تو نشان باد
بر روی مه چارده چندان که نشان است
از بهر خود ایوان و سرا خواست که سازد
قصری ز بشر ساخت
خندید جهان از نظر و رحمت عامش
بس کن، که به ترجیع بگوییم تمامش
هر عشوه که دربان دهدت دفع و بهانهست
گوید: « که برو » هیچ مرو، شاه بخانهست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.