گنجور

 
صائب تبریزی

دردست، صبح شیب، می خوشگوار چیست؟

در پیری این سیاه درون این نگار چیست؟

زیر پل شکسته نه جای اقامت است

خم شد قدت ز بار گنه، انتظار چیست؟

آخر به غیر موی سفید و دل سیاه

حاصل ترا ز گردش لیل و نهار چیست؟

در پرده حباب هوا نیست پایدار

دلبستگی به این نفس مستعار چیست؟

با عمر خضر، فال تبسم ز غفلت است

با این حیات خنده زدن چون شرار چیست؟

قد خمیده حلقه دروازه فناست

ایمن شدن ز حادثه روزگار چیست؟

تابوت وار بر لب گورست پای تو

افتادن از شراب چو سنگ مزار چیست؟

کم تلخیی ز عمر کشیدی درین دو روز؟

صائب تلاش زندگی پایدار چیست؟