چندین جمال هست نهان در جلال دوست
خوشتر ز گوشوار بود گوشمال دوست
پیوند نابریده میسر نمی شود
موقوف انقطاع بود اتصال دوست
در پرده آب کرد دل کاینات را
ای وای اگر ز پرده برآید جمال دوست
اوج وصال در خور پرواز ما نبود
بی بال و پر شدیم به امید بال دوست
پیوسته با محیط بود جویبار موج
دل را که منع می کند از اتصال دوست؟
بر سنگ زن که آهن زنگار خورده ای است
آیینه ای که آب نشد از مثال دوست
چون طفل روزه دار، سراپای دیده ایم
تا از کدام ابر برآید هلال دوست
معنی ربوده است مرا بیشتر ز لفظ
پروای دوست نیست مرا از خیال دوست
موج و حباب تیره کند بحر صاف را
حاجت به خط و خال ندارد جمال دوست
گردد ز خشکی و تری شاخ مختلف
عام است ورنه فیض نسیم وصال دوست
از ناله و فغان نشود طبع من ملول
جمع است خاطرم ز دل بی ملال دوست
در نوبهار حشر نیاید برون ز خاک
هر دانه دلی که نشد پایمال دوست
بگذر ز سر، که هر که درین راه سر نباخت
در جیب خاک ماند سرش ز انفعال دوست
هر ذره ای نو ای اناالشمس می زند
در خانه ام ز روشنی بی زوال دوست
ظرف حباب در خور بحر محیط زیست
صائب مرا بس است امید وصال دوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تمجید و ستایش دوست میپردازد و زیباییهای نهان و آشکار او را وصف میکند. او میگوید که برای رسیدن به ارتباط ناب و واقعی با دوست، باید از مشکلات و موانع عبور کرد. هرچند که اوج وصال و ارتباط نزدیک با دوست ممکن نیست، اما امید به دوست و عشق به او همچنان وجود دارد.
شاعر تصویرهایی از طبیعت و زندگی واقعی به کار میبرد تا مفهوم زیبایی و ارتباط را توضیح دهد. او به سنگی که زنگار خورده میماند و آیینهای که نتوانسته تصویر دوست را منعکس کند اشاره میکند، و همچنین بیان میکند که در زندگی واقعی، زیبایی و عشق به دوست بر هر چیز دیگری ارجحیت دارد.
در نهایت، شاعر به این نکته تأکید میکند که در این مسیر، حتی اگر کسی سرش را از دست بدهد، عشق به دوست و امید به وصال او همیشه در دلها زنده است. در مجموع، شعر بیانگر عمق احساسات و جستجوی پیوسته انسان برای ارتباط واقعی و عشق به دوست است.
هوش مصنوعی: چندین زیبایی در زیباییهای ظاهری دوست نهفته است که دلنشینتر از زیورآلات، محبت و صفای دوست است.
هوش مصنوعی: برای ایجاد ارتباطی عمیق و پایدار میان افراد، نباید اجازه داد که این ارتباط قطع شود. دوستی واقعی مستلزم استمرار و تداوم در پیوند است.
هوش مصنوعی: دل کائنات در سایهی آب پنهان شده است، اما اگر صورت دوست از این پرده بیرون بیاید، وای بر حال ما.
هوش مصنوعی: در اوج خوشی و اتحاد، آرزوی پرواز ما برآورده نشد. بیبال و پر شدیم و با امید به کمک و همراهی دوست، به جلو رفتیم.
هوش مصنوعی: جویباری که دائماً در حال جریان است، مانند دل انسان است که نمیتواند به راحتی با دوستانش ارتباط برقرار کند. این دل، مانند موجی است که مانع از پیوند و اتصال با دیگران میشود.
هوش مصنوعی: به کسی که به او عشق ورزیدهای، توجه کن؛ مانند سنگی که زنگ زده و دیگر نمیدرخشد. او به مانند آینهای است که نتوانسته تصویر دوستش را منعکس کند، زیرا همانند آب به زندگی و زیبایی دست نیافته است.
هوش مصنوعی: ما مانند کودکی که روزهدار است، با دقت و وسواس به دور و بر خود نگاه میکنیم تا ببینیم ماه جدید دوست از کدام ابر ظاهر میشود.
هوش مصنوعی: معنای این بیت این است که من به شدت تحت تأثیر حضور و محبت دوست قرار گرفتهام و دیگر به واژهها و حرفهای معمولی درباره دوست بها نمیدهم. احساس عمیق و واقعی دوستیم، بیش از هر کلام و عبارتی برایم اهمیت دارد.
هوش مصنوعی: موج و حباب نمیتوانند دریا را که صاف و آرام است، تیره کنند. زیبایی دوست نیازی به نشانهگذاری دارد.
هوش مصنوعی: از خشکی و رطوبت، شاخ و برگ درختان متفاوت میشود، اما اگر نسیم محبت و وصال دوست به آن برسد، همه چیز شکل دیگری به خود میگیرد.
هوش مصنوعی: در دل من از صدای ناله و فریاد، خستگی و کسالت ایجاد نمیشود. ذهن من پر از یاد و خاطرات دوست عزیزم است که هیچ احساسی از بیحوصلگی به من نمیدهد.
هوش مصنوعی: در بهار رستاخیز، هیچ دلی که محبت دوست را نپذیرفته، از خاک بیرون نمیآید.
هوش مصنوعی: فراموش کن که کسی در این مسیر خود را باخته و در نهایت بیهدف و بدون نتیجه باقی مانده است. عشق و محبت دوست نباید باعث تضعیف روح و وجود انسان شود.
هوش مصنوعی: هر ذرهای از نور، به من خبر از وجود پرنور دوست میدهد و خانهام را درخشانی دائمی میبخشد.
هوش مصنوعی: من از فضای کوچک و محدود خودم راضیام و امیدوارم که به دوست محبوبم برسم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبحی مبارکست نظر بر جمال دوست
بر خوردن از درخت امید وصال دوست
بختم نخفته بود که از خواب بامداد
برخاستم به طالع فرخنده فال دوست
از دل برون شو ای غم دنیا و آخرت
[...]
دل بسته شد به دام دو زلف چو دال دوست
بر بوی دانها که بدیدم ز خال دوست
دل را چه قدر و قیمت و جان چیست؟ کین دو رفت
وندر خجالتیم هنوز از جمال دوست
جانش چگونه تحفه فرستم؟ کزوست جان
[...]
جانم خیال شد به خیال خیال دوست
دل بیقرار گشت به عشق وصال دوست
هر کس به آرزوی جمالست در جهان
مائیم و آرزوی خیال جمال دوست
مهر منیر چیست شعاعی ز روی یار
[...]
صبحی مبارکست نظر بر جمال دوست
بر خوردن از درخت امید وصال دوست
افزون زرخت نو شده حسن و جمال دوست
از زیور وزرست زیادت کمال دوست
رخت به گزیده و والای سیبکی
[...]
بختم مدد نداد که بینم وصال دوست
ای کاشکی ز دور به بینم جمال دوست
از جان و از جهان بهوایش برآمدم
بیرون نرفت از دل و جانم خیال دوست
جان و دلم همیشه لگدکوب عشق اوست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.