گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

آب حیات ما ز شراب شبانه است

عیش مدام، زندگی جاودانه است

عاشق کجا به فکر سرانجام خانه است؟

پروانه را همین بال و پر آشیانه است

بر گوهرست دیده غواص از صدف

ما را غرض ز دیر و حرم آن یگانه است

چون کاروان ریگ روان عمر خاکیان

هر چند ایستاده نماید روانه است

سد سکندرش سپر کاغذین بود

بیچاره ای که تیر فضا را نشانه است

این کوره ای که چرخ ستمکار تافته است

بر سنگ جای رحم درین شیشه خانه است

عشاق را لب از طمع بوسه بسته است

از بس دهان تنگ تو شیرین بهانه است

روشنگر وجود بود گرمی طلب

چون خار و خس رسید به آتش زبانه است

صائب ز هر سخن که به آن تر زبان شوند

جز گفتگوی عشق سراسر فسانه است

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
صائب تبریزی

ما را ز عشق درد و غم بیکرانه است

دریای بیکنار سراسر میانه است

غفلت نگشت مانع تعجیل عمر را

در خواب نیز قافله ما روانه است

غافل مشو ز پاس نفس تا حیات هست

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
فیاض لاهیجی

امشب دگر نگاه کجت جاودانه است

کج مج زبانی سر زلفت بهانه است

رخشت که زیر پا فلکش برقرار نیست

سرگرم کرده نگهت، تازیانه است

سرسبز باد قامت نخل بلند تو

[...]

طغرل احراری

یکسر شرار عشقم و آهم زبانه است

آیینه‌دار دردم و حیرت بهانه است

خرمن کنید دانه گوهر ز اشک من

در هر طرف که سیل سرشکم روانه است

ای ناخدا تو لنگر کشتی ز صبر کن

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه