جام شراب مرهم دلهای خسته است
خورشید مومیایی ماه شکسته است
از صد هزار خانه خراب است یادگار
گردی که در عذار تو از خط نشسته است
غافل مشو ز پاس دل ما که بارها
زنجیر زلف را به تپیدن گسسته است
ابروی دلفریب تو عیار پیشه ای است
کز چین کمر به بردن دل تنگ بسته است
بر چهره تو خال زمین گیر شاهدست
کز آتش تو هیچ سپندی نجسته است
مجنون ز بخت تیره ندارد شکایتی
زیر سیاه خیمه لیلی نشسته است
زنهار اعتماد مکن بر حجاب حسن
کز شرم، باز دیده خود را نبسته است
از ناتوان عشق مدد جو، که می کند
کار دم مسیح نسیمی که خسته است
شبنم به شخ عرق شرم یار نیست
بر روی آفتاب قیامت نشسته است
معلوم می شود ز کمر بستگان اوست
هر غنچه ای که طرف کله بر شکسته است
شیرین تر از غبار شکر می رود به باد
هر چند بال طوطی ما زنگ بسته است
زنجیر آهنین چه کند با جنون ما؟
مجنون ما ز کشمکش فکر رسته است
دارد هزار چرخ و فلک را به یاد عشق
این سیل صد هزار چنین پل شکسته است
تمهید در خرابی صائب ضرور نیست
تا دست می زنی به زمین نقش بسته است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و دردهای ناشی از آن میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویری زیبا و سمبلیک، احوالات دلbroken و خسته را توصیف میکند. او به ارتباط عمیق میان شراب و التیام دلها اشاره دارد و از تأثیر زیبایی و جذابیت معشوق سخن میگوید. با اشاره به غم و زنجیرهای محبت، شاعر به شکایات مجنون و عشقهای ناکام میپردازد. در نهایت بر این نکته تأکید میشود که گاهی دوری از زیباییها و درک نادرست از عشق باعث ویرانی و خرابی میشود و از دل تنگیها و غمهای ناشی از عشق نمیتوان به سادگی رهایی یافت.
هوش مصنوعی: شراب تکیهگاه و تسکیندهنده دلهای خسته است، همانطور که خورشید مثل مومیایی روی ماهی شکسته است.
هوش مصنوعی: از میان صد هزار خانه ویران، تنها نشانهای از آسیب، خطی است که بر چهرهات نشسته و نشانگر گردی است که بر آن آمده.
هوش مصنوعی: بیتوجه نباش به دل ما، زیرا بارها زنجیرهای زلف محبوب باعث شده که دل ما به تپش بیفتد و آزادی خود را از دست بدهد.
هوش مصنوعی: ابروی زیبای تو مانند یک عیار ماهر است که با چین کمرش دلهای دلتنگ را به تسخیر در میآورد.
هوش مصنوعی: بر روی چهرهات، خالی از زیبایی نیست و نشانهای از عشق و دوست داشتن تو وجود دارد که نشان میدهد آتش عشق تو هیچ چیز را نسوزانده و آسیب نزده است.
هوش مصنوعی: مجنون به خاطر بدی سرنوشتش هیچ شکایتی ندارد و زیر چادر سیاه لیلی نشسته است.
هوش مصنوعی: مواظب باش که به زیبایی ظاهری اعتماد نکنی، زیرا این زیبایی به خاطر شرم و حیا، خود را پشت هیچ مانعی پنهان نکرده است.
هوش مصنوعی: از عشق ناشی از ناتوانی کمک بگیر، چرا که همان طور که نسیمی آرامشبخش و شفادهنده است، میتواند کارهای بزرگی انجام دهد.
هوش مصنوعی: شبنم مانند عرقی است که از شرم معشوق بر روی زمین نشسته، و این در حالی است که در روز قیامت، آفتاب در اوج خود قرار دارد.
هوش مصنوعی: هر غنچهای که بر سرش شکسته است، نشان میدهد که او از افرادی است که به خود زحمت دادهاند و تلاش کردهاند.
هوش مصنوعی: خواسته به تصویر کشیده شده در این بیت بیانگر این است که هر چیزی که لذتبخش و دلپذیر باشد، ممکن است به سادگی از دست برود یا به فراموشی سپرده شود، حتی اگر امکانات و زیباییها در دسترس باشند. همچنین نشان میدهد که گاهی اوقات، مشکلات و موانع نمیتوانند مانع از تجربه لذت شوند، اما در نهایت، شیرینی و زیبایی در زندگی میتواند با تغییرات و ناپایداریها تحتالشعاع قرار گیرد.
هوش مصنوعی: زنجیر آهنی چه تاثیر میتواند بر دیوانگی ما داشته باشد؟ ذهن دیوانهی ما دیگر از درگیریهای فکری آزاد شده است.
هوش مصنوعی: در دنیای پر از تغییرات و چرخشها، این سیل با شدت و قدرتی که دارد، نشاندهنده تجربههای عمیق و تلخی است که به خاطر عشق به وجود آمده است. این سیل به مانند یک پل شکسته، نشاندهنده تلاطمها و ناملایمتهایی است که انسانها در راه عشق با آن روبهرو میشوند.
هوش مصنوعی: ضروری نیست که برای خراب کردن چیزی برنامهریزی کنی، چون وقتی به زمین میزنی، آثار آن وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شوریده ئیست زلف تو کز بند جسته است
خطّ تو آن نبات که از قند رسته است
آن هندوی سیه که تواش بند کرده ئی
بسیار قلب صف شکنان کو شکسته است
گر زانگ روی و موی تو آشوب عالمست
[...]
دنیا طویله ایست پر از جنس چارپای
کابادی و خرابی آن جسته جسته است
آبادیش عمارت بر باد رفته ای
ویرانیش عماری درهم شکسته است
از عرعر خران وی اسبان رمیده اند
[...]
از من غبار بسکه بدلها نشسته است
بر روی عکس من در آئینه بسته است
اندیشه ای زتیر و کمان شکسته نیست
زآهم نترسد آنکه دلم را شکسته است
خوار است آنکه تا همه جا همرهی کند
[...]
جام شراب، مرهم دلهای خسته است
خورشید، مومیایی ماه شکسته است
طرف از شکستگان جهان کس نبسته است
دشمن درست کرده که ما را شکسته است
جز دل که بسته اند بر آن قوم مرده دل
دیگر به زندگانی دنیا چه بسته است؟
پیداست ساحل عدم اینک، ولی چه سود؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.