کرم در آب و گل چرخ تنگ میدان نیست
به روزنامه خورشید، مد احسان نیست
نوشته اند به خون جگر برات مرا
ز فکر نعمت الوان دلم پریشان نیست
صدف به کد یمین رزق خویش می گیرد
نم سخاوت ذاتی در ابر نیسان نیست
به چشم دقت اگر در وجود سیر کنی
عیان شود که دل ذره تنگ میدان نیست
به هوش باش که جان سخن ز آگاهی است
سخن که از سر غفلت بود در او جان نیست
خوش است بنده که همخوی صاحبش باشد
کسی که خلق خدایی ندارد انسان نیست
درین زمانه که گرگ حسد فراوان است
حصار عافیتی به ز چاه کنعان نیست
نوای فاخته من قیامت انگیزست
هزار حیف که سروی درین گلستان نیست
خوش است قول که با فعل همزمان باشد
حدیث تو به مگو چون دلت پشیمان نیست
نفس درازی بیجا چه می کنی صائب؟
چو گوش نغمه شناسی درین گلستان نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به نقد وضعیت زندگی و انسانها میپردازد و نکاتی را درباره فضائل، آگاهی و همچنین نفاق و حسد بیان میکند. او با استفاده از تمثیلها و تصاویری چون "کرم در آب و گل" و "گرگ حسد" به وضع ناپسند برخی انسانها اشاره میکند و بر اهمیت آگاهی و عمل همزمان با گفتار تأکید میکند. شاعر همچنین به نیاز به صداقت و همسویی با طبیعت انسانی اشاره دارد و در نهایت، احساس ناامیدی از کمبود زیباییهای واقعی و صداقت در جامعه را ابراز میکند.
هوش مصنوعی: کرم در آب و گل در فضایی تنگ و محدود زندگی میکند و نمیتواند در دنیا آزادانه و با شکوه زندگی کند. بنابراین، این موضوع نمیتواند در روزنامهای مثل خورشید که نماد بزرگی و نور است، جایی برای شاخ و برگ و تعریف و تمجید داشته باشد.
هوش مصنوعی: به این معناست که به خاطر سختیهای زندگی و تلاشهای فراوان، احساس ناآرامی و پریشانی از نعمتهای مختلف ندارم. در واقع، همه آنچه که برایم مهم است، یادداشتی است که با تمام زحمات قلبیام نوشته شده است.
هوش مصنوعی: صدف برای به دست آوردن روزی خود به جستجوی کمک نمیپردازد و به طور طبیعی از ویژگیهای بخشندگی و سخاوتی که در облакهای بهاری (نیسان) وجود دارد، بهره نمیبرد.
هوش مصنوعی: اگر با دقت به وجود انسان نگاه کنی، متوجه خواهی شد که دل او هرگز به اندازه قطرهای محدود نیست و ظرفیت زیادی دارد.
هوش مصنوعی: بدان که نکته اصلی و اصل مهم در صحبت کردن، آگاهی و شناخت است. اگر صحبتهایمان از روی بیتوجهی و غفلت باشد، از روح و معنا تهی است.
هوش مصنوعی: خوش به حال بندهای که با صاحبش همروح باشد، زیرا کسی که روحی ندارد و تنها ظاهر خدایی را دارد، انسان به حساب نمیآید.
هوش مصنوعی: در این زمانه که حسودان و بدخواهانی چون گرگ زیادند، دیگر نمیتوان به حصار و امنیتی مطمئن امیدوار بود که ما را از خطرات و ناراحتیها حفظ کند؛ چرا که این حصارها، مانند چاه کنعان، ناپایدار و بیکیفیت هستند.
هوش مصنوعی: آوای دلمنگیز من برای برانگیختن شور و هیجان است، ای کاش در این باغ گل، درخت سرسبز و بلندی وجود داشت.
هوش مصنوعی: خوشایند است که حرفی که میزنیم با عملمان همخوانی داشته باشد. پس هرگز دربارهات سخن نگو، زیرا دلت از گفتهات ناراضی نیست.
هوش مصنوعی: چرا وقتت را بیهوده تلف میکنی، وقتی که در این گلستان کسی نیست که به نغمههای زیبای تو گوش دهد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگرچه جانان کسرا عزیز چون جان نیست
مرا جهان و سرو جان بجای جانان نیست
نباشد انده جانان چو آمد انده جان
مراست انده جانان و انده جان نیست
شفا و راحت جان من آن دو مرجان بود
[...]
مرا به درد فراق تو هیچ درمان نیست
به غیر آتش عشق رخ تو در جان نیست
تو جانی و ز برم دور می شوی چه کنم
ز جان مفارقت ای نور دیده آسان نیست
مرا نیاز به روز وصال بسیارست
[...]
علاج عاشق دلگیر سیر بستان نیست
به چشم تنگدلان غنچه کم ز پیکان نیست
ز استخوان شهیدان اگر نخیزد دود
دلیل راهروان کس درین بیابان نیست
ز بهر تن زرهی نیست به ز نقش حصیر
[...]
کدام شب نی کلک من آتش افشان نیست؟
کدام روز که شیری درین نیستان نیست؟
دویی به راه نگاه تو خار ریخته است
وگرنه سبزه بیگانه در گلستان نیست
نه هر که حرف شناسد به غور حسن رسد
[...]
به دور چشم توام التجا به دوران نیست
نگاه گرم کم از خاتم سلیمان نیست
فریب خورده دام نگاه می داند
که زیر تیغ تغافل نشستن آسان نیست
ز گرد راه تو روشن کنم سواد نظر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.