ز عشق در اگر نور آشنایی هست
به زیر خاک هم امید روشنایی هست
حریم وصل محال است بی قریب بود
که هر کجا که بود عید، روستایی هست
چه گل ز دیدن صیاد می توانی چید؟
ترا که در قفس اندیشه رهایی هست
ز داغ عشق مکش سر، که خانه دل را
به قدر روزنه داغ، روشنایی هست
عنایتی است که بند قبا گشایی خود
وگرنه دست مرا در گرهگشایی هست
همین زیادتی زلف و خط و خال بود
میانه تو و خورشید اگر جدایی هست
چه نعمتی است که تن پروران نمی دانند
که عیش روی زمین در برهنه پایی هست
شکستگی نشود در وجود پا بر جای
در آن دیار که امید مومیایی هست
ببر ز هر دو جهان چون مجردان صائب
اگر به عشق ترا ذوق آشنایی هست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات و اندیشههای عمیق شاعر در مورد عشق و امید میپردازد. شاعر میگوید که حتی زیر خاک هم امید به روشنایی وجود دارد و ارتباط واقعی با عشق نیازمند نزدیکی و حضور دیگری است. او به نشان زخمهای عشق اشاره میکند که هر چند دردناک هستند، اما نشانهای از زندگی و روشناییاند. در ادامه، به زیباییهای عشق و سرنوشت انسانی اشاره میکند و میگوید که تن پروران به عیش واقعی و شادی نهفته در سادگی نرسیدهاند. شاعر در نهایت از خواننده میخواهد که از دنیا فراتر برود و در عشق خود ذوق واقعی را پیدا کند.
هوش مصنوعی: اگر عشق واقعی وجود داشته باشد، حتی در تاریکی و زیر زمین نیز امیدی برای روشنایی و آشنایی وجود دارد.
هوش مصنوعی: نزدیکی به معشوق و رسیدن به حریم او غیرممکن است مگر اینکه یک شخص نزدیک به او وجود داشته باشد. در هر جایی که جشن و سرور برقرار است، میتوان نشانههایی از زندگی و محبت را مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: چه گلی میتوانی از زیبایی صیاد بچینی؟ تو که در قفس افکار خود گرفتار هستی و آزادی نداری.
هوش مصنوعی: از درد عشق ناامید نشو، زیرا دل انسان حتی با کمی نور هم میتواند روشن و زنده باشد.
هوش مصنوعی: این سخن اشاره به لطف و محبت کسی دارد که با گشایش در کارها و مشکلات، به موجودیت من کمک میکند؛ وگرنه من خود توانایی حل مشکلاتم را دارم.
هوش مصنوعی: زیباییهای تو، یعنی زلف، خط و خال، باعث فاصله بین تو و خورشید شده است. اگر جدایی وجود دارد، به خاطر همین زیباییهاست.
هوش مصنوعی: چه نعمت بزرگی است که افرادی که تن پرور و نازپروردهاند، نمیدانند لذت واقعی زندگی بر روی زمین در سادگی و بیخبری از تجملات و زرق و برقهاست.
هوش مصنوعی: در آن سرزمین که امید به زندگی دوباره وجود دارد، هیچ چیزی نباید در وجود انسان شکسته شود و باید محکم و ثابت بماند.
هوش مصنوعی: از هر دو جهان جدا شو، مانند کسانی که از مادیات رهایی یافتهاند. اگر نسبت به عشق تو احساس خوبی داری، به این احساس توجه کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست
بگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست
روا بود که چنین بیحساب دل ببری
مکن که مظلمه خلق را جزایی هست
توانگران را عیبی نباشد ار وقتی
[...]
نه به ز شیوهٔ مستان طریق ورائی هست
نه به ز کوی مغان گوشهای و جائی هست
دلم به میکده زان میکشد که رندان را
کدورتی نه و با یکدیگر صفائی هست
ز کنج صومعه از بهر آن گریزانم
[...]
بهر گلی اگرم ناله و نوائی هست
بجان تو اگرم جز تو مدعائی هست
مگو مگو زکجا آمدی کجا رفتی
ببین ببین که به جز سایه تو جائی هست
مگو مگو بجهان آشنا کرا داری
[...]
تو را چه غم که به درد تو مبتلایی هست؟
مراست غم که ندانسته ای وفایی هست
به آفتاب چرا تیغ مطلعم نکشد
مرا که در نظر، ابروی دلگشایی هست
چه بسته ای ره پیغام، محرمان چو شدند
[...]
گمان مبر که مرا با تو ماجرائی هست
و گر بعمد کشی گویمت خطائی هست
میانه من و شیخ این حدیث معهود است
که این ثواب و گنه را مگر جزائی هست
زجام جم بودش عار و تاج کیخسرو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.