هزار بار درآیم اگر به خانه دوست
به کوچه غلط اندازدم بهانه دوست
چنین که شوق مرا بیقرار ساخته است
عجب که دل بنشیند مرا به خانه دوست
فسانه ای است که افسانه خواب می آرد
به چشم خواب نمک می زند فسانه دوست
ز باده طبع ستم دوست مهربان نشود
ز آب، رنگ نبازد گل بهانه دوست
فغان که شرم محبت امان نداد مرا
که بوسه ای بربایم ز آستانه دوست
به خال، چشم سیه ساختم ندانستم
که دام مکر نهفته است زیر دانه دوست
تلاش بیهده ای می کند سر خورشید
فتاده است بلند، آستان خانه دوست
به صبر خویش مکن تکیه از غرور که طور
سپندوار به رقص آمد از ترانه دوست
به چشم همت سرشار چون دو دست تهی است
متاع هر دو جهان در قمارخانه دوست
مرا به خاک در دوست آشنایی نیست
به آشنایی دل می روم به خانه دوست
ز شغل عشق چه اندیشه می کنی صائب؟
خمار صبح ندارد می شبانه دوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از شوق و عشق به دوست سخن میگوید و در عین حال به دشواریهای این احساس اشاره میکند. او بیان میکند که حتی اگر بارها وارد خانه دوست شود، باز هم دلیلی برای دل کندن از او ندارد. عشق او شوقی بیپایان و بیقراری را در دلش ایجاد کرده است و هیچ چیز نمیتواند او را از دوست دور کند. شاعر همچنین به زیبایی و فریبایی عشق اشاره میکند و نشان میدهد که با وجود مشکلات و موانع، همچنان به سمت دوست میشتابد. او بیتابی و نیاز به محبت را به تصویر میکشد و در نهایت میگوید که زندگی او بدون عشق دوست بیمعناست.
هوش مصنوعی: هر بار که بخواهم به خانه دوست بیایم، در کوچه به اشتباه میافتم و بهانهتراشی میکنم تا به او برسم.
هوش مصنوعی: شوق و اشتیاقی که در دل دارم باعث شده تا نتوانم آرامش پیدا کنم، جالب اینجاست که با وجود این حال، دل من نمیتواند به خانه دوست استراحت کند.
هوش مصنوعی: داستانی وجود دارد که مانند خواب، زیبایی خاصی دارد و در این خواب، عشق و زیبایی به شکل دلربایی خود را نشان میدهد. این داستان از جمال دوست، زیبایی و شور و حال خاصی را به چشم میآورد.
هوش مصنوعی: هرگز محبت واقعی از ستم و ظلم نمیآید، همانطور که گل از آب بیرنگ نمیشود. دوستی که با تلخی و ستم همراه باشد، نمیتواند مهربانی و عشق واقعی را به وجود آورد.
هوش مصنوعی: ای کاش عشق و محبت اجازه میداد تا بوسهای از درگاه محبوبم بردارم، اما شرم و حیا مانع این کار شد.
هوش مصنوعی: من به خاطر زیبایی خال و چشم سیاه تو دل خود را به تو دادم، اما نمیدانستم که این کار به دام فریب و نیرنگی که زیر محبت تو پنهان شده منجر خواهد شد.
هوش مصنوعی: در تلاش است که به بالاترین مقام و زیبایی دست یابد، ولی در این مسیر برای رسیدن به دوستش با موانعی روبهرو است که دیگران نمیتوانند به آسانی عبور کنند.
هوش مصنوعی: به خودت تکیه نکن و مغرور نباش، چون صبرت میتواند تو را به شیوهای شگفتانگیز و با زیبایی به رقص درآورد، درست مانند زمانی که نغمهای از دوست به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: چشم و امیدی که پر از تلاش باشد، مانند دستانی خالی است. زیرا ارزش و دارایی واقعی هر دو جهان، در بازی عشق و دوستی نهفته است.
هوش مصنوعی: من در خاک دوست کسی را نمیشناسم، اما به خاطر آشنایی، به خانه دوست میروم.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق، چرا به کار دیگری فکر میکنی، صائب؟ عشق به معشوق، مانند مستی صبحگاهی نیست که از شب جستوجو کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.