حریم میکده پر جوش از خروش من است
شراب تلخ گوارا ز نوش نوش من است
شراب من چه عجب خشت اگر ز خم برداشت
که سقف میکده ها را خطر ز جوش من است
مشو ز بلبل آتش نوای من غافل
که جوش خون گل و لاله از خروش من است
به خون چو لاله کشد صد هزار پرده گوش
ترانه ای که نهان در لب خموش من است
به آه سرد بود زندگی مرا چون صبح
اگر به خواب روم این علم به دوش من است
ازان گلی که ازین باغ بیخبر چیدم
هنوز نوحه مرغ چمن به گوش من است
ز گوشه گیری خال لب تو معلوم است
که آن بلای سیه در کمین هوش من است
هزار ناله بی پرده در جگر دارم
ترحم است بر آن کس که پرده پوش من است
اگر چه هست گران، ظرفهای پر صائب
سبو ز می چو تهی شد گران به دوش من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شرابخانهٔ معنی،دل بهوش من است
پیالهٔ می وحدت، لب خموش من است
برای ناقص چندی دلم نمی سوزد
جهان پر ز هوس، دیگ خام جوش من است
تنم به خواهش دل جامه ای نپوشیده است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.