حریم میکده پر جوش از خروش من است
شراب تلخ گوارا ز نوش نوش من است
شراب من چه عجب خشت اگر ز خم برداشت
که سقف میکده ها را خطر ز جوش من است
مشو ز بلبل آتش نوای من غافل
که جوش خون گل و لاله از خروش من است
به خون چو لاله کشد صد هزار پرده گوش
ترانه ای که نهان در لب خموش من است
به آه سرد بود زندگی مرا چون صبح
اگر به خواب روم این علم به دوش من است
ازان گلی که ازین باغ بیخبر چیدم
هنوز نوحه مرغ چمن به گوش من است
ز گوشه گیری خال لب تو معلوم است
که آن بلای سیه در کمین هوش من است
هزار ناله بی پرده در جگر دارم
ترحم است بر آن کس که پرده پوش من است
اگر چه هست گران، ظرفهای پر صائب
سبو ز می چو تهی شد گران به دوش من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات و اندوه عمیق شاعر اشاره دارد. شاعر از عشق و مشکلات درونی خود سخن میگوید و به شور و خروش درونش که همچون شراب تلخ و گوارا است، اشاره میکند. او احساس میکند که تنهایی و غم او به مانند صدای بلبل و نالهای در دلش است و زندگیاش بدون عشق سرد و بیروح میباشد. همچنین، او در مورد زیباییها و زشتیهایی که در زندگیاش تجربه کرده، تصویرسازی میکند و به سختیهای عشق و نالههایی که در دلش پنهان است اشاره میکند. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که بار مشکلات و احساساتش بر دوش او سنگینی میکند، حتی اگر ظاهرش نشان ندهد.
هوش مصنوعی: مکان میکده از شور و هیجان من پر شده و شراب تلخ اما لذتبخش از نوشیدن من نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: شراب من چقدر عجیب است اگر از این ظرف بیرون بریزد؛ چرا که جریانی که من ایجاد میکنم، میتواند سقف میکدهها را تهدید کند.
هوش مصنوعی: به صدای بلبل دقت کن و غافل نباش که نوا و آواز او به خاطر شعلهور شدن عشق و احساس در دل گلها و لالههاست.
هوش مصنوعی: وقتی که لالهها به خون آغشته میشوند، صدها پرده از گوش برمیدارند تا آهنگی را بشنوند که در لبهای خاموش من پنهان است.
هوش مصنوعی: زندگیام به صورت سرد و بیروحی میگذرد، مانند صبحی که به سختی از خواب بیدار میشوم. این آگاهی و دانش سنگینی بر دوش من دارد.
هوش مصنوعی: از گلی که از این باغ چیدهام و از آن بیخبر بودم، هنوز صدای ناله و آهنگ پرندههای چمن در گوش من طنینانداز است.
هوش مصنوعی: از گوشهگیری و تنهایی تو مشخص است که آن بلای سیاه، در انتظار است تا هوش و حواسم را به خود مشغول کند.
هوش مصنوعی: در دل من صدها صدا و درد نهفته است و احساس ترحم نسبت به کسی دارم که به خاطر من این دردها را پنهان میکند.
هوش مصنوعی: هرچند ظرفهای پر از شراب، سنگین و گرانبها هستند، اما وقتی که این ظرفها خالی میشوند، سنگینی آن بر دوش من خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شرابخانهٔ معنی،دل بهوش من است
پیالهٔ می وحدت، لب خموش من است
برای ناقص چندی دلم نمی سوزد
جهان پر ز هوس، دیگ خام جوش من است
تنم به خواهش دل جامه ای نپوشیده است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.