گنجور

 
صائب تبریزی

زمین ز جلوه قربانیان گلستان است

بریز خون صراحی که عید قربان است

غبار هستی خود را بشو به زمزم اشک

که محرم است، ازین جامه هر که عریان است

به راه کعبه گل، پای سعی رنجه مکن

که دستگیری مردم هزار چندان است

برآ ز عالم گل، باش در حرم دایم

که از طواف، غرض قطع این بیابان است

به خصم گل زدن از دست من نمی آید

وگر نه آبله ام تشنه مغیلان است

ببند در به رخ آرزو اگر مردی

وگرنه بستن سد سکندر آسان ا ست

خط مسلمی از گردش سپهر مجوی

که این پیاله به نوبت مدام گردان است

دل رمیده من در میان خلق، بود

سفینه ای که عنانش به دست طوفان است

چگونه فکر اقامت کند درین میدان؟

سری که در خم فرمان هفت چوگان است

مجوی در صدف تن ز جان پاک قرار

که بیقرار بود گوهری که غلطان است

ز یاد آن خط مشکین، دل شکسته من

همیشه تازه و تر چون سفال ریحان است

به سیم قلب شدم قانع و ز بیقدری

بهای یوسف من بار بر عزیزان است

تسلی دل بیتاب من به نامه خشک

علاج رعشه دریا به دست مرجان است

چه نسبت است ندانم به زلف یار، مرا

که عالمی ز پریشانیم پریشان است

ز دور باش رقیبان نهال قامت تو

گران به دیده مردم چو چوب دربان است

شکستن کمر کوه قاف چندان نیست

به مور هر که مدارا کند سلیمان است

مراست خاتم اقبال از جهان صائب

که مور من طرف حرف با سلیمان است

 
 
 
امیر معزی

سدید ملک ملک عارض خراسان است

صفی دولت و مخدوم اهل دیوان است

پناه دین خدای و معین شرع رسول

عمر که همچو علیّ و صدیق و عثمان است

لقب سدید و صفی یافته است زانکه دلش

[...]

قوامی رازی

مدبری ملکی بر جهان جهانبان است

که هر چه گوئی از او صد هزار چندان است

احد صفت صمدی لم یلد و لم یولد

که پیک «و» نامه او جبرئیل و قرآن است

مقدری که خداوندی کرسی و عرش است

[...]

خاقانی

چه آفتی تو که کمتر غم تو هجران است

چه گوهری تو که کمتر بهای تو جان است

جهان حسن تو داری به زیر خاتم زلف

تو راست معجزه و نام تو سلیمان است

از آن زمان که تو را نام شد به خیره کشی

[...]

سعدی

هزار سختی اگر بر من آید آسان است

که دوستی و ارادت هزار چندان است

سفر دراز نباشد به پای طالب دوست

که خار دشت محبت گل است و ریحان است

اگر تو جور کنی جور نیست، تربیتست

[...]

همام تبریزی

وداع چون تو نگاری نه کار آسان است

هلاک عاشق مسکین فراق جانان است

نگر مفارقت جان ز تن چگونه بود

به جان دوست که هجران هزار چندان است

ز وصل خود نفسی پیش از آن که دور شوم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه