بنای صبر که همسنگ کوه الوندست
به یک اشاره موی میان او بندست
کجا ز دامن این دشت می تواند رفت؟
ز چشم آهو، مجنون ما نظر بندست
به یک اشاره گره می گشاید از ابرو
فغان که بند قبای تو سست پیوندست
قسم به مصحف خط غبار عارض تو
که پیش خط دلم از زلف بیشتر بندست
گلوی خامه ز وصفش چو شمع می سوزد
چه چاشنی است که با آن دهان چو قندست
به توتیا نکنم چشم التفات سیاه
به خاک پای تو چشمی که آرزومندست
تلاش بوسه نداریم چون هوسناکان
نگاه ما به نگاهی ز دور خرسندست
به پاره دل و لخت جگر قناعت کن
که نان خلق گلوگیرتر ز سوگندست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی معشوق است و شاعر احساسات عمیق خود را نسبت به او بیان میکند. او به صبر و تحمل در عشق اشاره میکند و میگوید که زیبایی معشوقش چنان تاثیرگذار است که حتی کوهها را تحت تأثیر قرار میدهد. شاعر به قدرت نگاها و اشارههای معشوق اشاره دارد، که میتواند دلها را به سوی خود جلب کند و گرهها را بگشاید. همچنین، او ضروری بودن قناعت در عشق را یادآوری میکند و تأکید میکند که هوای عشق واقعی، نیاز به تلاش فیزیکی ندارد و زیبایی و عشق به دور از هوسهای ظاهری است. در نهایت، شاعر به آرزوی خود برای نزدیک شدن به معشوق و بوسههای عاشقانه اشاره میکند، اما در عین حال بر اهمیت صبر و قناعت تأکید میکند.
هوش مصنوعی: صبر و استقامت من به اندازهی استحکام کوه الوند است، اما با یک اشاره از او میتوان آن را متزلزل کرد.
هوش مصنوعی: چطور میتوان از این دشت دور شد؟ زیرا نگاه آهو باعث شده است که مجنون ما دلبسته و اسیر احساساتش باشد.
هوش مصنوعی: با یک اشاره از ابرو، دلها به فریاد میآید، چرا که بند لباس تو به سهولت باز میشود.
هوش مصنوعی: به موهای تو که بر چهرهات نشستهاند، قسم میخورم که این خطوط دل من بیشتر به زلف تو وابستهاند تا خودِ نوشتهها و کتابها.
هوش مصنوعی: خامه، یا قلم، به دلیل وصف زیبای او میسوزد و مانند شمعی که از حرارت میسوزد، تحت تأثیر احساسات قرار میگیرد. این توصیف زیبایی به قدری شیرین است که دهان را مانند قند شیرین میکند.
هوش مصنوعی: چشمم را به چشم سیاهت نمیدوزم، چون خاک پای تو برای من عزیزتر از هر چیزی است. چشمی دارم که فقط تو را میخواهد.
هوش مصنوعی: ما به دنبال تلاش برای بوسه نیستیم زیرا اهل هوس، چشمهایشان به نگاهی از دور شاداب هستند.
هوش مصنوعی: به دل شکسته و دلی پر از درد راضی باش، چرا که مشکلات زندگی و روزی حلال از هر قسمتی سختتر و دلگیرتر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلی که عاشق روی نگار دلبندست
نه ممکن است که با صابریش پیوندست
کسی که او به صفت صابرست عاشق نیست
به عشق و صبر نظر کن که چند در چندست
کدام عاشق صادق شنیده ای که ز هجر
[...]
دلم بسلسله زلف یار در بندست
اگر قبول کنی حال من ترا پندست
زبند مهرش چون پای دل شود آزاد
مرا که باسر زلفش هزار پیوندست
بسان لیلی بگشایی وببندی زلف
[...]
به حرف اهل غرض قرب و بعد ما بندست
دل شکسته ما را هزار پیوندست
از آن دمم که به حیرت فکنده دیدن او
نگه به گوشه چشمم هنوز در بندست
نگه دلیر نشد تا مژه به پیش آمد
[...]
ز سادگی است به فرزند هر که خرسندست
که مادر و پدر غم، وجود فرزندست
ز زهر ناوک او دل چو شهد خرسندست
اگر غلط نکنم تیرش از نی قندست
گره ز طرَة خود باز اگر کنی چه شود
گرهگشایی ما عمرهاست در بندست
کسی به دوست رسد کز جهان تواند رست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.