لب لعل تو ز خون دل من جام گرفت
سرو قد تو ز آغوش من اندام گرفت
هیچ کس زهره نظاره چشم تو نداشت
نمک اشک من این تلخی بادام گرفت
کوه تمکین تو تا سایه به دریا افکند
نبض بیتابی موج خطر آرام گرفت
خم می جلوه فانوس تجلی دارد
پرتو روی تو تا در می گلفام گرفت
می چکد خون ز جبین عرق شرم امروز
تا که از لعل لبت بوسه به پیغام گرفت؟
هر کجا حسن گلوسوز تو منزل سازد
می توان بوسه به رغبت ز لب بام گرفت
کرد یعقوب صفت جامه نظاره سفید
چشم هر کس به تماشای تو احرام گرفت
نیست یک شمع درین بزم به سرگرمی من
سوخت هر کس که من سوخته را نام گرفت
تا قیامت نتوانست گرفتن خود را
هر که صائب ز کف ساقی ما جام گرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویری زیبا، احساسات عمیق خود را نسبت به محبوبش بیان میکند. او از تأثیر چشمان معشوق و زیباییهایش میگوید و اینکه هیچکس نمیتواند به اندازه او زیباییاش را تحسین کند. همچنین به تلخی و شیرینی عشق اشاره میکند و به جاذبه و کشش عاشقانهای که میان خود و محبوب وجود دارد، اشاره دارد. در پایان، شعر به اشاره به حالاتی از عشق و شیدایی میپردازد که بر همه چیز تسلط دارد و نمیتواند از دست برود.
هوش مصنوعی: لبهای قرمز تو از غم و عشق من رنگین شد و قامت زیبا و راست تو از آغوش من شکل گرفت.
هوش مصنوعی: هیچکس جرأت نداشت به چشمان تو نگاه کند و تلخی اشک من باعث شد که این درد مانند طعم تلخ بادام شود.
هوش مصنوعی: کوه استقامت تو زمانی که سایهاش به دریا افتاد، ضربان ناآرامی و نگرانی موج خطر به آرامش رسید.
هوش مصنوعی: در این بیت، به زیبایی و درخشش خاصی اشاره شده که از چهره محبوب ساطع میشود. آنچه توصیف شده، حالتی است که با وجود زیبایی، میتواند مثل یک چراغ یا فانوس در فضای اطراف خود روشنی و جاذبه ایجاد کند. بنابراین، چهره محبوب به گونهای است که حتی در خمیدهترین شکل خود نیز میتواند تأثیر عمیق و زیبایی خاصی داشته باشد.
هوش مصنوعی: امروز به خاطر شرم، عرق بر پیشانیام میچکد و انتظار دارم که آیا از لبهای زیبات بوسهای به من میرسد یا نه؟
هوش مصنوعی: هر جا که زیبایی و دلربایی تو حضور داشته باشد، میتوان با اشتیاق از لب بام بوسهای دریافت کرد.
هوش مصنوعی: یعقوب لباس سفید بر تن کرد و چهرهاش را برای تماشا آماده نمود، به طوری که چشم هر بینندهای به سمت تو جلب شد و برای دیدنت آمادگی پیدا کرد.
هوش مصنوعی: در این جشن و شادمانی، هیچ شمعی وجود ندارد که به خاطر من نور بگیرد؛ هر کس که به من توجه کند و نامم را ببرد، مثل این است که خودش نیز سوخته و در آتش محبت من درگیر شده است.
هوش مصنوعی: هر کس که به ساقی ما جام بنوشد، در تمام عمر نتوانسته خود را کنترل کند و از خود بیخود میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ملک اکنون شرف و مرتبه و نام گرفت
که جهان زیر نگین ملک آرام گرفت
خسرو اعظم دارای عجم وراث جم
که ازو رسم جم و ملک عجم نام گرفت
سایهٔ یزدان کز تابش خورشید سپهر
[...]
تاج بخشی که بدو سلطنت آرام گرفت
خواجه نه فلک از بندگیش نام گرفت
شهریاری که لب از خاتم او کام گرفت
نامداری که زر از سکهٔ او نام گرفت
باز با صعوه ندانم ز چه رو رام گرفت
بازگیتی مگر از عدل شه آرامگرفت
آنکه چون آتش آین سوخت به مهتاب افکند
وآنکه چون مجمره افروخت ز جم جام گرفت
حامی ملت اسلام حسن شه که به دهر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.