عشق سرمایه تسکین دل زار من است
خانه پرداز جهان خانه نگهدار من است
درد را طاقت من کسوت درمان پوشد
صندل جبهه من زدی رخسار من است
نیست در خلوت من پرتو منت را راه
شمع کاشانه من دیده بیدار من است
کشتی خالیم، آرام نمی دانم چیست
هر که باری ننهد بر دل من، بار من است!
نکند شعله بدل جامه ز رنگینی موم
می عبث در پی رنگینی رخسار من است
سخن تلخ به شیرینی جان می گیرم
هر که را هست زر قلب، خریدار من است
پا به دولت زند آن کس که زند پای به من
سایه بال هما سایه دیوار من است
آتش از گرمی افسانه من گوش گرفت
گوش هر خام کجا لایق اسرار من است؟
هر که گم کرد غمی، در دل من می یابد
وعده گاه غم عالم دل افگار من است
لامکان سیرتر از همت خویشم صائب
خویش را گم کند آن کس که طلبکار من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عشق را به عنوان تسکینی برای دل زار خود معرفی میکند و خانه را به عنوان نگهدارندهای برای او میداند. او از درد و رنج صحبت میکند که فقط عشق میتواند آن را درمان کند. شاعر همچنین به خلوت و سکوت خود اشاره کرده و میگوید که در آنجا نور و راهی برای رهایی وجود ندارد. او به احساسات عمیق خود و نیاز به محبت اشاره میکند و میگوید هر کسی که بر دل او باری بگذارد، شریک غم و اندوه اوست. در نهایت، شاعر به عمق و رازهای وجود خود اشاره میکند و میگوید که تنها کسانی که واقعاً درک کنند، میتوانند به اسرار او دست یابند. این شعر بیانگر امید، درد و جستجوی عشق و فهم عمیق انسان است.
هوش مصنوعی: عشق برای من مانند دارایی است که درد و رنج دلم را تسکین میدهد، و این عشق همچون خانهای است که مرا در این جهان حفظ میکند.
هوش مصنوعی: من به درمان دردهایم نیاز دارم، اما به جای آن، فقط ناراحتیهایم را میبینم. در واقع، احساساتم در پس این لباسهای بیرونی پنهان شدهاند.
هوش مصنوعی: در تنهایی من هیچ نشانی از لطف تو نیست. تنها روشنایی خانهام به خاطر چشمهای بیدار و هوشیار من است.
هوش مصنوعی: کشتی دل من خالی است و نمیدانم چه چیزی باعث آرامش میشود. هر کسی که بر دوش من باری نمیگذارد، خود به نوعی بار سنگینی بر دوشم است.
هوش مصنوعی: آیا آتش درون دل من بیفایده تلاش میکند تا مانند رنگهای زیبا و درخشان صورت من جلوه کند؟
هوش مصنوعی: من هرچقدر هم که صحبتهای تلخی بشنوم، با طیبخاطر میپذیرم. کسی که دارای دل و روح با ارزش باشد، شایسته خریداری من است.
هوش مصنوعی: کسی به موفقیت و خوشبختی میرسد که به من نزدیک شود، زیرا سایهی پرندهای بزرگ، سایهای بر دیوار من است.
هوش مصنوعی: آتش به دلیل حرارت داستان من، گوشش را گرفته است. اما آیا گوش کسی که هنوز خام است، میتواند لایق درک رازهای من باشد؟
هوش مصنوعی: هر کسی که غم و اندوهی را گم کرده باشد، در دل من آن را پیدا میکند؛ زیرا وعدهگاه غم و ناراحتی من، تمام جهان است.
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال من باشد، ممکن است هدفهای بزرگتر را فراموش کند. من در جایی هستم که حتی فراتر از آرزوها و هدفها میروم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
لعلِ سیرابِ به خون تشنه لب یار من است
وز پی دیدنِ او دادنِ جان کار من است
شرم از آن چشمِ سیه بادش و مژگان دراز
هر که دل بردنِ او دید و در انکارِ من است
ساروان رَخت به دروازه مَبَر کان سرِ کو
[...]
در سراپردهٔ جان خانهٔ دلدار من است
گوشهٔ دیدهٔ من خلوت آن یار من است
تا که از نور جمالش نظرم روشن شد
هر کرا هست نظر عاشق دیدار من است
هر کجا ناله ای از غیب به گوش تو رسد
[...]
محتسب بر حذر از مستی سرشار من است
سنگ بگریزد از آن شیشه که در بار من است
آسمان مشتری جنس هنرها گردید
که دکان سوختنم گرمی بازار من است
از دهن غنچه صفت دست اگر بردارم
[...]
سیل درماندهٔ کوتاهی دیوار من است
بی سرانجامی من خانه نگهدار من است
غیر، بیهوده، پی یار وفادار من است
نشود یار کسی اگر یار من است
شب به گوشت چو رسد نالهٔ مرغان اسیر
نالهٔ بیاثر از مرغ گرفتار من است
از غمش مردم و، گر شکوه کنم شرمم باد؛
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.