از گرانخوابی ما عمر سبک جولان است
لنگر کشتی ما بال وپر طوفان است
سادگی بین که همان فکر اقامت داریم
گرچه گوی سر ما در خم نه چوگان است
می برد قامت خم رو به اجل پیران را
این کمانی است که چون تیر سبک جولان است
نیست پروای عدم دلزده هستی را
از قفس مرغ به هر جا که رود بستان است
هیچ کس ز اهل بصیرت دل ما را نشناخت
جوهری را چه گنه، گوهر ما غلطان است
دل سرگشته به کونین نمی آمیزد
گوی آماده زخم از دو سر چوگان است
تو نداری سر آزادی ازین بند گران
ورنه هر موجه این بحر بلا سوهان است
هر که در دایره پرده نشینان سخن
بی طلب پای نهد، سنگ ته دندان است
چون فلاخن که کند سنگ سبک جولانش
خواب سنگین سبب شوخی آن مژگان است
دل روشن نکند دعوی دانش صائب
عرض جوهر ندهد آینه چون رخشان است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضامین فلسفی و عرفانی پرداخته و نمایانگر نگرش شاعر به زندگی، مرگ و شناخت است. شاعر بر این نکته تأکید میکند که زندگی کوتاه و پر از چالشهاست و در این راه، سادگی و آرامش را جستجو میکند. او به عدم امنیت زندگی و نزدیک بودن مرگ اشاره میکند و اوضاع را به یک کشتی تشبیه میکند که در طوفانها در حال حرکت است. با تأکید بر ارزشهای درونی، شاعر از جهل و ناآگاهی دیگران در درک معنای وجود گزارش میدهد. در نهایت، او بر این نکته تأکید دارد که آزادی درونی و واقعی از بندهای دنیوی نیازمند آگاهی و خودشناسی است.
هوش مصنوعی: از خواب سنگین ما، عمر ما مانند یک پرواز بیوزن است و کشتی ما در میان طوفان، نیاز به تکیهگاه دارد.
هوش مصنوعی: سادگی در این است که ما تنها به فکر ماندن و اقامت هستیم، هرچند که شرایط و امکانات به گونهای نیست که اجازه دهد راحت و آزادانه زندگی کنیم.
هوش مصنوعی: قامت خمیدهی کسانی که به سن پیری رسیدهاند، همچون کمانی است که تیرهای سبک را به سرعت و به آرامی به پرواز درمیآورد.
هوش مصنوعی: دلزده از وجود خودش نیست، زیرا اگر مرغی از قفس خارج شود، به هر جا که برود، طبیعت و زیبایی همیشه همراهش خواهد بود و آنجا را بهشت میکند.
هوش مصنوعی: هیچ کس از اهل دانایی نتوانسته دل ما را بشناسد. این اشتباه از ما نیست، بلکه ماهیت وجود ما ناپایدار و متغیر است.
هوش مصنوعی: دل سرگشته به این دنیا تعلق نمیگیرد، زیرا آن کسی که آماده است زخمهایش از هر دو طرف چوب را به دوش میکشد.
هوش مصنوعی: تو در میان این بندهای سنگین آزادی نداری، وگرنه هر موج در این دریای مشکلات به تو کمک میکند و تو را راحت میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی که بدون اجازه و به طور ناخواسته وارد جمع افرادی شود که در پرده نشین هستند، مانند سنگی در انتهای دندان میشود و از نظر اعتبار و ارزش، جایگاه پایینی دارد.
هوش مصنوعی: شبیه فلاخنی است که سنگ سبک را به حرکت درمیآورد، خواب سنگین او باعث شده که مژگانش حالتی بازیگوش پیدا کند.
هوش مصنوعی: دل روشن نمیشود با ادعای دانش؛ همانطور که آینه با داشتن جوهر، فقط نمایانگر چیزهایی است که درخشان هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رمضان میرسد اینک دهم شعبان است
می بیارید و بنوشید که برغندان است
ور بمانیم به روزی که نشاید خوردن
ساقیا باده بگردان که فلک گردان است
آن گه از صحبت نا اهل توان رست که می
[...]
بار بر خوان ملاحت نمک خوبان است
شور او در سرو سوز غم او در جان است
گر برآید به کله ماه فلک آن اینست
در خرامد به قبا سرو چمن این آن است
نیست پوشیده که چون مردم چشم است عزیز
[...]
میر میخانهٔ ما سید سرمستان است
رنداگر می طلبی ساقی سرمستان است
نور چشم است و به نورش همه را می بینم
آفتابی است که در دور قمر تابان است
چشم ما روشنی از نور جمالش دارد
[...]
وه که امروز چو پالوده دلم لرزان است
که به ناگه بربایند، چو در دکان است
هیچ دانی که چرا دنبه بود در پی گوشت
هست این چاکر دیرینه و او سلطان است
گر فروشند به ملک دو جهان یک گیپا
[...]
از گل روی تو باغ دل ما خندان است
بهر اندوه تو چشم و دل ما گریان است
عندلیب چمن از آه دل خسته ما
بر سر سرو سهی وقت سحر نالان است
خال ابروی تو محراب نشین است ایماه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.