خانه دل روشنی از دیده روشن گرفت
زنده دل را کرد در گور آن که این روزن گرفت
سرمه چشم ملایک می شود خاکسترش
هر که را برق تمنای تو در خرمن گرفت
برنمی خیزد به تعظیم قیامت از زمین
خاک دامنگیر عزلت هر که را دامن گرفت
می کند از خون خود شیرین، دهان تیشه اش
هر که چون فرهاد کار عشق بر گردن گرفت
از دل سخت تو نتوانست لطفی واکشید
آه گرم من که از ریگ روان روغن گرفت
از لباس عاریت هر کس به آسانی گذشت
در گریبان مسیحا جای چون سوزن گرفت
گوهر شهوارم اما زیر پا افتاده ام
بوسه زد بر دست خود هر کس که دست من گرفت
نیست صائب روز میدان در شمار پردلان
هر که نتواند به مردی تیغ از دشمن گرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به عواطف عمیق و تجربیات انسانی اشاره میکند. او از ایمان و عشق سخن میگوید و نشان میدهد که چگونه این احساسات میتوانند انسان را در چالشها و سختیها قوی کنند. در متن، عشق به عنوان نیرویی قدرتمند معرفی میشود که میتواند حتی در دلترین لحظات زندگی نیز تاثیرگذار باشد. همچنین، شاعر به تفاوت میان افراد اشاره میکند؛ برخی در سختیها و دشواریها به مقاومت و ثبات خود ادامه میدهند، در حالی که دیگران به سادگی از چالشها میگذرند. به طور کلی، این اشعار به جستجوی معنا و حقیقت در زندگی و عشق پرداخته و بر اهمیت شجاعت و ایستادگی در برابر مشکلات تاکید میکند.
هوش مصنوعی: دل کسی که به روشنی ایمان دارد، از چشم روشنایی میگیرد، اما کسی که این پنجره را میسازد، زنده دل را به گور میبرد.
هوش مصنوعی: هر کسی که به شدت آرزوی تو را کند، حتی اگر فرشتهها هم او را ببینند، مقهور زیباییاش میشوند و در برابر او ذوب میشوند.
هوش مصنوعی: هر کسی که در دام تنهایی و انزوا گرفتار شده باشد، هرگز نمیتواند به شکلی شایسته به استقبال روز قیامت برآید.
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند فرهاد به عشقش پایبند باشد، به خاطر آن عشق، سختیها و رنجها را با جان و دل تحمل میکند و حتی از زندگی خودش نیز برای رسیدن به محبوبش میگذرد.
هوش مصنوعی: نگران نباش، هر چقدر هم که دل تو سخت باشد، محبت و مهربانی از آن برنمیخیزد. حال من گرم و پر احساس است، همانند این که از جوی آب شنها روغن میسازد، بیآنکه به سختی دل تو تأثیر بگذارد.
هوش مصنوعی: هر کسی به راحتی از لباس عاریهای گذر میکند، اما در دل مسیحا (مقصود از مسیحا کسی است که به خدا نزدیک است) جایی به تنگی یک سوزن دارد.
هوش مصنوعی: من موجودی ارزشمند و باارزش هستم، اما به قدری در پایین قرار گرفتهام که نادیده گرفته میشوم. هرکسی که دستم را گرفت، بر دستان خود بوسه زد.
هوش مصنوعی: در روزهای نبرد، در میان دلیران، کسی حساب نمیشود که نتواند با شجاعت و مردانگی در برابر دشمن بایستد و شمشیر را به دست بگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آه کز سعی رقیبان یار ترک من گرفت
دشمنان را دوست گشت و دوست را دشمن گرفت
گر شد از دستِ غمش پاره گریبانم چه غم
چون بدین تدبیر روزی خواهمش دامن گرفت
ز آن گرفتار بلا شد دل که خونم خورده بود
[...]
دیده تا رخساره دلدار را دیدن گرفت
جان ز فیض روی آن مه روی پروردن گرفت
آفتاب لایزالی برد پی در شرق و غرب
دل که در آغوش جان این ماه پروردن گرفت
بسکه در خودعاشق است آن آفتاب مه لقا
[...]
مفت آیین سخا را کی توان دامن گرفت؟
داد حاتم گنجها از دست، تا دادن گرفت
نیست راهی ملک دولت را به از افتادگی
مصر را یوسف ز راه چاه افتادن گرفت
کی تواند تافت بازوی زبان قفل سکوت
[...]
خلعت شادی خزان از قامت گلشن گرفت
خون بلبل غنچه بی باک را دامن گرفت
پرده شرم و حیا را زلف او در خون کشید
خط ز یوسف در لباس گرگ پیراهن گرفت
برق حسن او چو آه از حلقه آن زلف جست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.