بار بر مجنون ما جمعیت اطفال نیست
خانه آیینه تنگ از کثرت تمثال نیست
خاک زن در چشم خودبینی که از آب حیات
سد اسکندر به جز آیینه اقبال نیست
مزرع امید را آب تنک برق فناست
عیش را ناقص کند جامی که مالامال نیست
قطع امید از تهی چشمان عالم کرده ایم
کشت ما را چشم آب از چشمه غربال نیست
وقت آن درویش قانع خوش که از خوان نصیب
لقمه ای دارد که چشم شورش از دنبال نیست
مهر خاموشی است حجت بر مزاج مستقیم
رفتن تب را دلیلی بهتر از تبخال نیست
گفتگوی معرفت کم کن که اهل حال را
حجت ناطق به غیر از ترک قیل و قال نیست
بی نیاز از هاله باشد خوبی ماه تمام
ساق چون افتاد سیمین حاجت خلخال نیست
سعی در جمعیت دل کن کز این عبرت سرا
آنچه نتوان برد از اسباب با خود، مال نیست
دیده اهل هوس دایم بود در سیر و دور
نقطه را آسودگی در قرعه رمال نیست
مرکز پرگار سرگردانی بی منتهاست
هر سر بی حاصلی کز فکر زیر بال نیست
نیست صائب بر حریصان جمع سیم و زر گران
از گرانباری غباری بر دل حمال نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان نکات فلسفی و اجتماعی میپردازد. شاعر در آن به مضامین مختلفی اشاره میکند، از جمله:
1. **عدم انباشتگی**: او به این نکته اشاره میکند که جمعیت و کثرت از سوی باطن انسانی نمیتواند حقیقت زیبایی را برآورده کند.
2. **حقیقت و چشمپوشی**: شاعر به خودبینی و رویکرد سطحی به زندگی انتقاد میکند و میگوید که بسیاری از مردم در جستجوی حقیقت و معنای عمیق نیستند.
3. **امید و حقیقت**: در شعر، به ضرورت امید واقعی و چشمپوشی از بخل و خساست اشاره شده و تأکید میشود که وجود چیزهای زائد تنها انسان را از مقصود اصلی دور میکند.
4. **عارف و درویش**: شاعر به ویژگیهای درویش قانع اشاره میکند و میگوید که او از دنیا رنجیده و راضی به غذای کم است.
5. **گفتوگو و سکوت**: به لزوم کاستن از گفتگوهای بیفایده اشاره میکند و بر ضرورت عمل و سکوت تأکید میکند.
6. **معنای واقعی و وابستگی**: در نهایت، شاعر به بینیازی از دنیا و جمعآوری زر اشاره دارد و میگوید که ثروتهای مادی نمیتوانند موجب آرامش واقعی شوند.
به طور کلی، این شعر دعوت به تفکر عمیق و دوری از ظواهر دنیا و بهرهمندی از اصلیترین ارزشهای زندگی است.
هوش مصنوعی: بار سنگین عاشقانه مجنون، مثل جمعیت بچهها نیست. خانهای که پر از آینه است، به دلیل نبود فضای کافی نمیتواند پذیرای این همه تصویر باشد.
هوش مصنوعی: خاک زن به چشمان کسی که فقط به خود میبالد و خود را بزرگ میداند، چرا که او از آب حیات سد اسکندر، چیزی جز عنوان و شهرت نمیبیند.
هوش مصنوعی: امیدها مانند یک مزرعه نیاز به آب دارند، اما وقتی آب کم باشد، زندگی و خوشی را ناقص میکند؛ مانند گوارایی که پر نیست و نمیتواند انسان را راضی کند.
هوش مصنوعی: ما دیگر از نگاه خالی و بیاحساس دیگران ناامید شدهایم، چرا که دیگر نمیتوانیم به چشمهای آبدار و صاف کسی که خالی از احساس است، اعتماد کنیم.
هوش مصنوعی: زمانی که درویش راضی و قانع باشد، خوشحال است که از سفره زندگی لقمهای نصیبش شده است و هیچ چشمی حسودانه به او نگاه نمیکند.
هوش مصنوعی: دوست داشتن، نشانهای بر این است که باید به حالت خود توجه کنید و اگر خود را دچار تب و تلاطم میبینید، بهتر از این نیست که نشانههای آن را جدی بگیرید.
هوش مصنوعی: بحث و گفتگو درباره معرفت را کمتر کن، زیرا کسانی که به حقیقت رسیدهاند، به جز خودداری از پچپچ و بیخبری، دلیل و نشانه دیگری ندارند.
هوش مصنوعی: اگر ماه کامل در آسمان باشد، نیازی به هالهاش نیست. وقتی که ساقهای نازک و زیبا نمایان میشوند، دیگر نیازی به زینتهای اضافی نیست.
هوش مصنوعی: تلاش کن تا دل را به جمع و دوستی بگنجانی، زیرا از این دنیا که عبرت آموز است، هیچ چیزی از داراییها و امکانات قابل بردن نیست.
هوش مصنوعی: چشمهای کسانی که فقط به دنبال لذت هستند، دائماً در حال گشتوگذاره، اما یافتن آرامش و آسایش در زندگی به شانس و بخت و اقبال وابسته نیست.
هوش مصنوعی: محل تلاقی و مرکز هر طرح و نقشه، جایی است که به نظر بینهایت میرسد و هر اندیشهای که برای رسیدن به آن مقصد تلاش نکند، به سرانجامی نمیرسد.
هوش مصنوعی: صائب میگوید کسانی که به جمعآوری ثروت و طلا و نقره میپردازند، به خاطر سنگینی این بار و فشار آن بر دل، از حقیقت زندگی دور میشوند. ثروت برای آنها ارزش و آرامش ایجاد نمیکند؛ بلکه باری سنگین است که بر دوش آنها قرار دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشق را حاجت به زور بازوی اقبال نیست
فتح اقلیم قفس جز در شکست بال نیست
شرم هشیاری زبان بند شکایت گشته است
می اگر باشد، زبان شکوه مالال نیست
هر کجا پای محبت در میان باشد خوش است
[...]
صید ما را تا ابد آزادی از دنبال نیست
بلبل ما تا نریزد بال فارغ بال نیست
بیزبانان عاجز از تقریر مطلب نیستند
عرض حاجت را زبانی چون زبان لال نیست
در دیار دل به چیزی برنمیگیرد کسی
[...]
مزرع امید را یک دانه به زان خال نیست
دل ز خالش برگرفتن خالی از اشکال نیست
ای که میگویی به دنبال سرش دیگر مرو
کاکل پیچان او پنداری از دنبال نیست
در صف عشاق گو لاف نظربازی مزن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.