گنجور

 
صائب تبریزی

بار بر مجنون ما جمعیت اطفال نیست

خانه آیینه تنگ از کثرت تمثال نیست

خاک زن در چشم خودبینی که از آب حیات

سد اسکندر به جز آیینه اقبال نیست

مزرع امید را آب تنک برق فناست

عیش را ناقص کند جامی که مالامال نیست

قطع امید از تهی چشمان عالم کرده ایم

کشت ما را چشم آب از چشمه غربال نیست

وقت آن درویش قانع خوش که از خوان نصیب

لقمه ای دارد که چشم شورش از دنبال نیست

مهر خاموشی است حجت بر مزاج مستقیم

رفتن تب را دلیلی بهتر از تبخال نیست

گفتگوی معرفت کم کن که اهل حال را

حجت ناطق به غیر از ترک قیل و قال نیست

بی نیاز از هاله باشد خوبی ماه تمام

ساق چون افتاد سیمین حاجت خلخال نیست

سعی در جمعیت دل کن کز این عبرت سرا

آنچه نتوان برد از اسباب با خود، مال نیست

دیده اهل هوس دایم بود در سیر و دور

نقطه را آسودگی در قرعه رمال نیست

مرکز پرگار سرگردانی بی منتهاست

هر سر بی حاصلی کز فکر زیر بال نیست

نیست صائب بر حریصان جمع سیم و زر گران

از گرانباری غباری بر دل حمال نیست

 
 
 
صائب تبریزی

عشق را حاجت به زور بازوی اقبال نیست

فتح اقلیم قفس جز در شکست بال نیست

شرم هشیاری زبان بند شکایت گشته است

می اگر باشد، زبان شکوه مالال نیست

هر کجا پای محبت در میان باشد خوش است

[...]

فیاض لاهیجی

صید ما را تا ابد آزادی از دنبال نیست

بلبل ما تا نریزد بال فارغ بال نیست

بی‌زبانان عاجز از تقریر مطلب نیستند

عرض حاجت را زبانی چون زبان لال نیست

در دیار دل به چیزی برنمی‌گیرد کسی

[...]

فروغی بسطامی

مزرع امید را یک دانه به زان خال نیست

دل ز خالش برگرفتن خالی از اشکال نیست

ای که می‌گویی به دنبال سرش دیگر مرو

کاکل پیچان او پنداری از دنبال نیست

در صف عشاق گو لاف نظربازی مزن

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه