در سر مشکل پسندان نشأه انصاف نیست
ورنه در تعمیر دلها، درد کم از صاف نیست
از جوانان پاکدامانی طمع کردن خطاست
در بهاران آبها در جویباران صاف نیست
دور باش وحشت ما سنگ دارد در بغل
عزلت عنقای ما را احتیاج قاف نیست
نیست بوی آشنا همچون نگاه آشنا
چشم آهوی ختا را نسبتی با ناف نیست
با دم معدود، از بیهوده گویی لب ببند
مفلسان را هیچ عیبی بدتر از اسراف نیست
می کند در پرده، از شرم کرم، احسان وجود
بر لب دریای گوهر، کف ز جوش لاف نیست
در چنین بحری که طوفان می کند آب گهر
کشتی ما را به خشکی بیستن از انصاف نیست
ناقصان صائب ز چرخ بی بصیرت خوشدلند
قلب چون نقدست رایج، هر کجا صراف نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به شکایتی از مشکلات و ناپسندهایی اجتماعی اشاره دارد، و تاکید میکند که در دنیای امروز، انصاف و صداقت نایاب شدهاند. شاعر از جوانان پاکدامن و بیگناه یاد میکند و بیان میکند که در دنیای پراز فساد، انتظار بهدست آوردن چیزی پاک و بینقص، خطا است. همچنین به مقایسه حالات درونی و بیرونی میپردازد و دوری از آرامش و خیال آسوده را مورد انتقاد قرار میدهد. در نهایت، شاعر بر اهمیت انسانیت و دلآرامی تأکید میکند و میگوید که روح انسانی در شرایط ناگوار و ناپاسخویی، نیازمند حمایت و احترام است.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد در جستجوی مشکلات و عیبهای دیگران باشد، انصاف را نادیده گرفته است. در حالی که برای بهبود و بازسازی دلها، درد و رنجی که وجود دارد، کمتر از بیپردهگی نیست.
هوش مصنوعی: طمع ورزیدن به جوانان با اخلاص و باوفا نادرست است، چرا که در فصل بهار، آبها در جویبارها همیشه صاف و زلال نیستند.
هوش مصنوعی: این شعر اشاره دارد به اینکه ما از دوری و تنهایی خود ترسی نداریم، چرا که در درون خود قدرت و استحکام زیادی داریم. ما هیچ نیازی به کمک دیگران نداریم و به راحتی میتوانیم بر مشکلات غلبه کنیم.
هوش مصنوعی: بو و نگاه آشنا هیچ ارتباطی به هم ندارند، همانطور که چشم آهوی ختا ارتباطی با ناف ندارد.
هوش مصنوعی: با کلمات اندک و بیهوده صحبت نکن. برای افراد بیپول، هیچ چیزی بدتر از اسراف و ولخرجی نیست.
هوش مصنوعی: شخصی که به خاطر شرم و ادب در پشت پرده است، نمیتواند احسان و خوبی خود را به طور علنی نشان دهد. وجود او مانند دریاچهای از گوهرهاست، اما این زیوری که در دل دارد، به خاطر بزرگمنشیاش در خفا باقی مانده و در سطح ظاهر چیزی به چشم نمیآید.
هوش مصنوعی: در این دریا که طوفانها و آشوبها به پا میشود، نجات کشتی ما به ساحل، اقدام ناپسندی است.
هوش مصنوعی: افراد نادان و کمفهم از دنیای بیخود و بیفهمی خوشحال هستند، زیرا قلبشان مانند پول واقعی است که فقط در مکانهایی که صرافی وجود دارد، ارزش پیدا میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آب کن در شیشه ساقی گر شراب صاف نیست
کشتی ما را به خشکی بستن از انصاف نیست
می توانست از زر گل کرد ما را بی نیاز
حیف گوش باغبان را پرده انصاف نیست
گوهر نایاب را بتوان به شیرینی خرید
[...]
خجلت الفت کشد هر دل که با ما صاف نیست
نسخه ای رنگین تر از مجموعه انصاف نیست
سینه صافم دوست از دشمن نمی داند دلم
می زنم داد محبت با دو عالم لاف نیست
صید معنی گشته ام پیشش گواه حال من
[...]
وضع ترتیب ادب در عرصهگاه لاف نیست
قابل این زه کمان قبضهٔ نداف نیست
از عدم میجوشد این افسانههای ما و من
گر به معنی وارسی جز خامشی حراف نیست
غفلت دلها جهانی را مشوش وانمود
[...]
هیچ چیزی نیست کاندر قبضه اشراف نیست
گر وکالت هم فتد در چنگشان انصاف نیست
شاه و دربار و وزارت عز و جاه و ملک و مال
هیچ چیزی نیست کاندر قبضه اشراف نیست
عاقلان دیوانهام خوانند و چون مجنون مرا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.