آسمان در چشم ما دود و بخاری بیش نیست
سر به سر روی زمین مشت غباری بیش نیست
پشت و روی باغ دنیا را مکرر دیده ایم
چون گل رعنا خزان و نوبهاری بیش نیست
در بساط خاکیان چون گردباد از دور چرخ
جان گردآلوده ای و خارخاری بیش نیست
از صف مردان جگرداری نمی آید برون
ورنه گردون کودک دامن سواری بیش نیست
خصمی مردم به یکدیگر برای خرده ای است
جنگ سنگ و آهن از بهر شراری بیش نیست
زاهدان خشک خرسندند از گوهر به کف
خاروخس را مطلب از دریا، کناری بیش نیست
گوشه گیران را امید صید دارد گوشه گیر
مطلب دام از زمین گیری شکاری بیش نیست
گرچه صحرای قیامت بیکنار افتاده است
داستان شوق ما را رقعه واری بیش نیست
ز آتشی کز عشق او در سینه سوزان ماست
آسمان و انجمش دود و شراری بیش نیست
گوشه چشمی ز شیرین چشم دارد کوهکن
مزد ما از کارفرما ذوق کاری بیش نیست
قسمت ممسک ز جمع مال باشد پیچ و تاب
آنچه می ماند به جا زین گنج، ماری بیش نیست
پیش مردانی کز این ماتم سرا دل کنده اند
خاک گوری، چرخ نیلی سوکواری بیش نیست
بیقراریهای من چون پا گذارد در رکاب
شعله جواله طفل نی سواری بیش نیست
نیست صائب بوسه و پیغام در طالع مرا
قسمت من زان لب میگون خماری بیش نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با زبانی عمیق و فلسفی به بررسی دنیا و زندگی انسانی میپردازد. شاعر به توصیف بیاهمیتی و فانی بودن جهان میپردازد و نشان میدهد که آسمان و زمین در نهایت چیزی جز دود و غبار نیستند. او به تکرار فصلها و گذر زندگی اشاره میکند و تأکید میکند که تمامی این تغییرات و گلاویزهای انسانی بیشتر به خاطر امور سطحی و جزئی است.
شاعر به زهد و ریاضت برخی افراد اشاره میکند که از دنیای مادی دوری میجویند، اما در حقیقت، همه چیز همچون خاری در مسیر زندگی است. او همچنین از نگرانی و دلتنگی انسانها برای چیزهایی یاد میکند که در حقیقت ارزش چندانی ندارند.
در نهایت، شاعر به ویژه از عشق و شوق انسانی میگوید که در درون ما شعلهور است و هیچ چیز بدون آن معنا ندارد. او بر این باور است که آنچه در زندگی باقی میماند، تنها اثرات این احساسات و تجربیات عمیق است.
هوش مصنوعی: در چشم ما، آسمان فقط دود و بخار به نظر میرسد و تمام آنچه که روی زمین وجود دارد، تنها تودهای از غبار است.
هوش مصنوعی: ما بارها و بارها زیبایی و زشتی دنیا را دیدهایم، مانند گلی که در هر فصل، هم خزان و هم بهار را تجربه میکند.
هوش مصنوعی: در دنیای روزمره و مادی، تو مانند گردبادی هستی که از دور به چشم میآید، اما در واقعیت، فقط یک وجود ناپایدار و بیاهمیت به حساب میآیی.
هوش مصنوعی: هیچ کس از گروه مردان شجاع و دلیر نمیتواند به راحتی خارج شود، چرا که دنیا در واقع مانند یک کودک است که تنها از دامن مادرش آویزان است و نمیتواند مستقل باشد.
هوش مصنوعی: مردم به خاطر چیزهای کوچک با یکدیگر درگیر میشوند و این دعواها تنها موجب میشود که مانند جنگی بیفایده و بیمعنا بین ابزار و مصالح مختلف بروز کند.
هوش مصنوعی: زاهدان دیندار از داشتن چیزهای مادی و دنیوی خوشحال هستند، اما نباید از زیباییهای عمیق و رازآلود زندگی غافل شد، چون حقیقت به اندازهای که در اطراف ماست، در عمق مسائل نیز نهفته است.
هوش مصنوعی: کسانی که در انزوا زندگی میکنند، امیدوارند که بتوانند چیزی را به دست آورند، اما در حقیقت، فرصتی که برای آنها فراهم است، بیشتر شبیه یک تله است و به نوعی شکار و گرفتاری محسوب میشود.
هوش مصنوعی: اگرچه سرای قیامت در دوردستی قرار دارد، اما داستان اشتیاق ما تنها به اندازه یک ورق کاغذ است.
هوش مصنوعی: عشق او در دل ما همچون آتشی سوزان است و از این آتش، آسمان و ستارهها فقط دود و شعلهای بیشتر نخواهند بود.
هوش مصنوعی: کوهکن تنها به خاطر یک نگاه از شیرین به کارش ادامه میدهد و مزد او تنها همان لذت و شوقی است که از کار به دست میآورد.
هوش مصنوعی: قسمت محتاطانه در جمعآوری ثروت مانند پیچ و تابی است که فقط چیزی را که باقی میماند، نشان میدهد و در واقع آن گنج مانند مار، خطرناک و بیفایده است.
هوش مصنوعی: مردانی که از این مکان غمانگیز و این ماتم دل کندهاند و به خاک سپرده شدهاند، تنها در چرخ نیلگون، به عنوان یک یادگار باقی ماندهاند و بیش از این نیستند.
هوش مصنوعی: بیقراریهای من مانند این است که پا برهنه بر روی آتش بروی؛ مثل بچهای که در پی شوق و بازی، توانایی سواری و کنترل خود را ندارد.
هوش مصنوعی: در زندگی من، بوسه و پیام عشق وجود ندارد و از آن لب شیرین تنها کمی مستی نصیبم شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مهدی ثانی عمید الملک رکن داد و دین
ایکه دوزخ ز آتش قهرت شراری بیش نیست
شیر چرخ چنبری کاقصای عالم صید اوست
کمترین سگبان خیلت را شکاری بیش نیست
نه فلک کز هفت کشور بر سر آمد در علو
[...]
خسروی کز خشم او دوزخ شراری بیش نیست
نُه فلک بردامن جاهش غباری بیش نیست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.