گنجور

 
ادیب صابر

بزرگ آل پیمبر بزرگ حادثه ای

که چون تویی بود اندر کف زمانه زبون

مقر عز تو ترمذ، ز درد رفتن تو

همی بگرید و آنک سرشک او جیحون

اگر دو دیده من در غمت نه خون گرید

حرام باد مرا نان و نعمت تو چون خون