آمد ز حوت چشمه خورشید در حمل
بنگر که در حمل چه عجایب کند عمل
از برف سرد سبزه خرم دهد عوض
وز بانگ زاغ نغمه بلبل کند بدل
گویند بلبلان بدل مطربان سرود
خوانند قمریان عوض شاعران غزل
باد صبا بدایع صنعت کند نثار
حال زمین جواهر فاخر دهد نزل
یک باغ دلبران همه زرینشان کمر
یک روضه نیکوان همه سیمینشان کفل
چون تاج اردوان شده پیرامن چمن
چون تخت اردشیر شده دامن جبل
مستند نرگسان همه زرینشان قدح
حورند گلبنان همه رنگینشان حلل
بر هر طرف ز ابر گهر ریخته به تنگ
در هر چمن ز شاخ درر ریخته به تل
راغ است چون صحیفه گردون ازین سبب
باغ است چون خزانه قارون از این قبل
بر سبزه از هوای معطر دمیده مشک
بر لاله چون گلاب مصعد چکیده طل
زلف بنفشهها ز هوا مانده مشکبوی
چشم شکوفهها ز صبا گشته مکتحل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
آمد به صدر خویش چو خورشید در حمل
خورشید اهل بیت نبی سید اجل
شادند خلق و رسم بشادیست خلق را
هر موسمی که آید خورشید زی حمل
خورشید چرخ فضل و شرف افتخار دین
[...]
ای کرده درد عشق تو اشکم به خون بدل
وی یازدم سرشته به مهر تو در ازل
ای بیبدل چو جان بدلی نیست بر توام
بر بیبدل چهگونه گزیند کسی بدل
گشتی به نیکویی مثل اندر جهان حسن
[...]
ای آفتاب طلعت تو مشتری محل
امروز مر تراست در آفاق عقد و حل
که بسترت ز آتش و گه چادرت ز آب
گه خازنت زمین و گهی مادرت جبل
روی تو روز تیره من کرد پر ز نور
[...]
در جستن رضای تو عمری بقدر وسع
بردم بکار هر چه توانستم از حیل
مقدور آدمی دل و تن باشد و زبان
کردم برای خدمت تو هر سه مبتدل
تن خدمت تو کرد و زبان مدحت تو گفت
[...]
ای سجده کرده پیش جمالت بت چگل
مطلوب خلق عالم ومحبوب اهل دل
هم شهد از حلاوت گفتار تو برشک
هم حسن از طراوت رخسارتو خجل
علم ازل تواتر انوار تو بجان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.