گر نبودی ماه را بر آسمان هر مه محاق
ماه خواندندی تو را خلق زمین بر اتفاق
آسمان از دیده من در حسد باشد که هست
از جمال تو مراد در دیده ماه بی محاق
ماه اگر بر آسمان باشد من اینک بر زمین
از مه رخشان تو چون آسمان کردم وثاق
زین سپس چون آمسان بی مه نباشم تا مرا
هست با وصل تو وصل و از فراق تو فراق
وقت دیدار تو جانا گر مرا چون آسمان
تن سراسر دیده گردد کم نگردد اشتیاق
در جفا چون آسمانی ارچه داری حسن ماه
ننگری سوی وفا و نسپری راه وفاق
آسمان و ماه روی و رای مجدالدین بس است
گر حدیث بی ریا خواهی و لفظ بی نفاق
عمده اسلام ابوالقاسم علی کز نام اوست
هم معالی را اساس و هم علو را انتساق
ای خداوندی که ذات توست با فضل تو جفت
جفت هر فضلی ولیکن هم تویی در فضل طاق
تیغ انصاف تو را عالم نه بس باشد نیام
اسب اقبال تو را عالم نه بس باشد سباق
آفتاب اهل بیتی چون عطارد ز آفتاب
مانده ام من ز اشتیاق صدر تو در احتراق
در فراق خدمت تو کرده ایم و داده ایم
رنج و وحشت را نکاح و انس و راحت را طلاق
خدمت تو در جهان چون جان شیرین شد که هست
قرب او حلو المزاج و بعد او مر المذاق
خرم آن مرکب که در وی چشم ما بیند تو را
چون علی بر پشت دلدل چون پیمبر بر براق
تا جهان خالی نگردد در جهان خالی مباد
از تو صدر و قدر و باغ و کاخ و ایوان و رواق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی زیبایی و عظمت معشوق و تعلق خاطر شاعر به اوست. شاعر به تصویر آسمان و ماه اشاره میکند و بیان میکند که وجود معشوق همانند ماهی است که در آسمان میدرخشد و اگر او نبود، دیگران نیز او را نمیشناختند. شاعر به حسرت دیدار و عاطفهاش میپردازد و میگوید که فراق معشوق برایش سخت و طاقتفرساست. همچنین به مقام والای معشوق اشاره میکند و او را همچون خورشید اهل بیت میداند. شاعر در نهایت آرزو دارد که همیشه در دنیا و در وجودش اثری از معشوق باشد و از او جدا نشود.
هوش مصنوعی: اگر ماه در آسمان نمیبود، هر شب به دخترکی که در دل تاریکی گم میشود، محاق و کاهش نور او را ماه میخواندند. مردم زمین نیز بر توافقی که دارند، تو را میستودند.
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر زیبایی تو حسود است، چرا که در دل ماه نیز آرزوی جمال تو وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر ماه در آسمان قرار داشته باشد، من بر زمین از زیبایی چهرهات مانند آسمان میدرخشم.
هوش مصنوعی: از این پس همچون کسانی که بدون مهر تو زندگی میکنند، نخواهم بود تا زمانی که با تو باشم و از جداییات جدا شوم.
هوش مصنوعی: هرگاه که تو را ملاقات کنم، ای عزیز، اگر چشمان من همچون آسمان وسیع و بیپایان شود، هنوز هم اشتیاق به تو کم نخواهد شد.
هوش مصنوعی: اگرچه زیبایی تو مانند ماه است و در سختیها و بیمهریها قرار داری، اما نیکوست به وفا و توافق نگاه کنی و راه همدلی را رها نکنی.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال سخن بیریا و شریف هستی، زیبایی و ارزش آسمان و ماه و چهره و اندیشه مجدالدین کافی است.
هوش مصنوعی: بخش اصلی و کلیدی دین اسلام از ابوالقاسم علی نشأت میگیرد. نام او نه تنها بنیاد بسیاری از مفاهیم والای اخلاقی و معنوی است، بلکه باعث ارتقاء و تعالی انسانها نیز میگردد.
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ، تو صاحب هر نعمت و فضیلت هستی و هر فضیلت از آن توست. در حقیقت، تواناییهای تو در بخشش و لطف، همیشگی و بینظیر است.
هوش مصنوعی: تیغ عدالت تو به اندازهای قوی است که جهان در برابرش کافی نیست، و همچنین شتاب و موفقیت تو به قدری زیاد است که جهان نمیتواند آن را محدود کند.
هوش مصنوعی: من مانند سیارهی عطارد که در نزدیکی خورشید قرار دارد، تحت تأثیر نور و حرارت تو هستم و از اشتیاق و عشق به صدر تو در حال سوختن و گداختن هستم.
هوش مصنوعی: در دوری از تو، ما سختیها و ترسها را تجربه کردهایم و به آرامش و نزدیکی بیتوجهی کردهایم.
هوش مصنوعی: خدمت به تو در جهان مانند جان شیرین است، زیرا نزد تو، نزدیکترین حالت، دلپذیری است و بعد از تو، طعمی دیگر وجود ندارد.
هوش مصنوعی: خوشا به حال آن سواری که در حقیقت و باطن خود، به زیبایی تو را میبیند، مانند علی که بر روی دلدل نشسته و مانند پیامبر که بر براق سوار شده است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دنیا از افراد خالی نشود، برای تو نباید جایگاه و مقام و ویژگیهای برجستهای چون باغ و کاخ و ایوان و رواق وجود داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای وزیر عالم و عادل ، ضیاء الدین عراق
نیست مانند تو در صدر خراسان و عراق
عاقبت ملک عراق را آید بزیر کلک تو
خود بدین معنی نهادستند نام تو عراق
خانه ملت بتأیید تو مرفوع العماد
[...]
مدتی گردون دونم خسته و آزرده داشت
از فراق افضل آفاق و یار اشتیاق
آفتاب ملک و ملت آنکه تا باشد جهان
جفت او ننشیند اندر سایه این سبز طاق
فخر آل مصطفی سید علاء الملک آنک
[...]
میرود در خاک خواری آب نالان از فراق
بر سر آتش همیگردد سپهر از اشتیاق
ما چو ابر از دیده میرانیم سیل و تو چو اشک
میجهی از ما و همچون برق میرانی بُراق
اتفاقاً صحبت حاضر که غایب شد ز چشم
[...]
میل شکل ابرویت دارم درین فیروزه طاق
با قد خم گشته طاقم زیر این نیلی رواق
هر قدح کز ساقی دورم رسد دور از لب
گرچه شهد ناب باشد زهرم آید در مذاق
برقی از سرمنزل لیلی درخشیدن گرفت
[...]
دلبر قوناق دلالم بود در شهر طاق
عاشقان را کرده است امروز سودایش فراق
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.