طایفهٔ رندان به خلافِ درویشی به در آمدند و سخنان ناسزا گفتند و بزدند و برنجانیدند.
شکایت از بیطاقتی پیشِ پیرِ طریقت برد که چنین حالی رفت.
گفت: ای فرزند! خرقهٔ درویشان جامهٔ رضاست، هر که در این کسوت تحمّلِ بیمرادی نکند مدّعی است و خرقه بر او حرام.
دریایِ فراوان نشود تیره به سنگ
عارف که برنجد تُنُک آب است هنوز
گر گزندت رسد، تحمل کن
که به عفو از گناه پاک شوی
ای برادر چو خاک خواهی شد
خاک شو، پیش از آنکه خاک شوی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
گروهی از ناپروایان فرومایه به مخالفت صوفیای برخاستند و دشنامها به وی دادند و بزدند و بیازردند.
از بیتابی به نزد مرشدِ راهشناس گله برد که چنین وضعی روی نمود.
پیر گفت: ای فرزند، دلقِ درویشان لباسِ خشنودی است در برابر هر حادثه؛ هرکس در این جامه بار ناکامی نبرد، درویش نیست و ادّعایش باطل است و جامهٔ درویشی بر وی ناروا.
دریای پهناور به افتادنِ سنگی گلآلود نگردد. صوفیای که زود آزرده شود هنوز آبی است باریک و اندک ژرفا.
اگر ترا آسیبی رسد، بردبار باش، چه به بخشودن بر بَدان دل از آلایشِ گناه (کینهجویی و انتقام) منزّه توان داشت.
ای برادر چون پس از مرگ خاک خواهی گشت، پیش از آنکه بمیری و به خاک بدل شوی فروتن باش.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.