گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سعدی

گروهی حکما به حضرتِ کسریٰ در، به مصلحتی سخن همی‌گفتند و بزرگ‌مهر که مهترِ ایشان بود خاموش.

گفتندش: چرا با ما در این بحث سخن نگویی؟

گفت: وزیران بر مثالِ اطبّااند و طبیب دارو ندهد جز سَقیم را. پس چو بینم که رای شما بر صواب است، مرا بر سرِ آن سخن گفتن حکمت نباشد.

چو کاری بی فُضولِ من بر آید

مرا در وی سخن گفتن نشاید

و گر بینم که نابینا و چاه است

اگر خاموش بنشینم گناه است

 
 
 
حکایت شمارهٔ ۳۸ به خوانش حمیدرضا محمدی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
حکایت شمارهٔ ۳۸ به خوانش دکتر مریم صمدی
حکایت شمارهٔ ۳۸ به خوانش محمدرضا خسروی
حکایت شمارهٔ ۳۸ به خوانش فاطمه زندی
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم