اخترانی که به شب در نظر ما آیند
پیش خورشید محال است که پیدا آیند
همچنین پیش وجودت همه خوبان عدمند
گرچه در چشم خلایق همه زیبا آیند
مردم از قاتل عمدا بگریزند به جان
پاکبازان بر شمشیر تو عمدا آیند
تا ملامت نکنی طایفه رندان را
که جمال تو ببینند و به غوغا آیند
یعلم الله که گر آیی به تماشا روزی
مردمان از در و بامت به تماشا آیند
دلق و سجاده ناموس به میخانه فرست
تا مریدان تو در رقص و تمنا آیند
از سر صوفی سالوس دوتایی برکش
کاندر این ره ادب آن است که یکتا آیند
میندانم خطر دوزخ و سودای بهشت
هر کجا خیمه زنی اهل دل آنجا آیند
آه سعدی جگر گوشه نشینان خون کرد
خرم آن روز که از خانه به صحرا آیند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خیل ترکان چو بشهر از پی یغما آیند
نه نهان از نظر خلق که پیدا آیند
هست در قتل خطا گردیتی اندر شرع
چو دیت هست بر این قوم که عمدا آیند
نعره از حلقه مستان چو بافلاک رسید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.