دو تن، پرور ای شاه کشور گشای
یکی اهل رزم و دگر اهل رای
ز نام آوران گوی دولت برند
که دانا و شمشیر زن پرورند
هر آن کاو قلم را نورزید و تیغ
بر او گر بمیرد مگو ای دریغ
قلم زن نکودار و شمشیر زن
نه مطرب که مردی نیاید ز زن
نه مردی است دشمن در اسباب جنگ
تو مدهوش ساقی و آواز چنگ
بسا اهل دولت به بازی نشست
که دولت برفتش به بازی ز دست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.