گنجور

 
 
 
رودکی

خویشتن پاک دار بی‌پرخاش

رو به آغاش اندرون مخراش

مسعود سعد سلمان

خون همی بارم از دو دیده سرد

بر وفات محمد خراش

رازها داشتم نهان چون جان

که خرد گفته بود در دل باش

چون مرا خون دیده جوش گرفت

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
عطار

منم اندر قلندری شده فاش

در میان جماعتی اوباش

همه افسوس خواره و همه رند

همه دردی کش و همه قلاش

ترک نیک و بد جهان گفته

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه