گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
رودکی

آن که نماند به هیچ خلق خدای است

تو نه خدایی، به هیچ خلق نمانی

روز شدن را نشان دهند به خورشید

باز مر او را به تو دهند نشانی

هر چه بر الفاظ خلق مدحت رفته‌ست

یا برود، تا به روز حشر تو آنی

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
سنایی

چونت نپرسم بگویی اینت کراهت

چونت بخوانم نیایی اینت گرانی

دعوی دانش کنی همیشه ولیکن

هیچ ندانی ورا که هیچ ندانی

سوزنی سمرقندی

هم بجمال و کمال و هم بجوابی

کس بپدر ماند اینچنین که تو مانی

هر که ترا دید سعد دولت پنداشت

گرچه نماندست وی تو دیر بمانی

آینه سعد دولت است جمالت

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق

بی اثر نعمت تو نیست دهانی

بی کمر خدمت تو نیست میانی

در ره تو چرخ کیست حلقه بگوشی

بر در تو عقل کیست بسته دهانی

چون تو نخیزد بروزگار کریمی

[...]

امیرخسرو دهلوی

گر چه به نظاره ایم، نیز نخوانی

دیده بد دور ازان جمال و جوانی

ما ز تو نزدیک می شویم به مردن

گاه خرامش مگر تو عمر روانی

گر تو درآری به دوستگاری ما سر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه