هوش مصنوعی: در این شعر، به تضاد بین خوشحالی و ناراحتی اشاره شده است. برق نماد شادی و خنده است، در حالی که رعد نمایانگر غم و ناله است. تصویرسازی از مادر ابر به عنوان نمادی از غم و اندوه، و نشستن ژاله بر لاله به عنوان اشکی که بر گلها میریزد، حس خفگی و نوستالژی را منتقل میکند. در کل، شعر به تَکرار احساسات متضاد و زیباییهای طبیعت میپردازد.
هوش مصنوعی: در برخی اوقات، آسمان شاداب و روشن به نظر میرسد و در برخی دیگر، تاریک و پر از صدای غمناک است، مانند مادری که برای عروسی دخترش، در حالی که شاد است، گریه میکند.
همیرضا در ۱۷ سال قبل، شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۸۷، ساعت ۲۰:۵۵ نوشته:
با استناد به یک نسخهی چاپی (گزیدهی اشعار رودکی - دکتر جعفر شعار و دکتر حسن انوری، نشر علم 1373، ص 105) «چنان چون مادر از» در مصرع دوم بیت اول با «چنان مادر اَبــَــر» جایگزین شد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، به تضاد بین خوشحالی و ناراحتی اشاره شده است. برق نماد شادی و خنده است، در حالی که رعد نمایانگر غم و ناله است. تصویرسازی از مادر ابر به عنوان نمادی از غم و اندوه، و نشستن ژاله بر لاله به عنوان اشکی که بر گلها میریزد، حس خفگی و نوستالژی را منتقل میکند. در کل، شعر به تَکرار احساسات متضاد و زیباییهای طبیعت میپردازد.
هوش مصنوعی: در برخی اوقات، آسمان شاداب و روشن به نظر میرسد و در برخی دیگر، تاریک و پر از صدای غمناک است، مانند مادری که برای عروسی دخترش، در حالی که شاد است، گریه میکند.
هوش مصنوعی: پرندۀ سبز درخت بید به زیبایی و نرمی چنان است که قطرات صبحگاهی همچون اشکهای دوری و جدایی بر گل لاله نشستهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من ار چه هر شب از شبهای هجرش می کنم ناله
ز آه من مبادا بر لبش آزار تبخاله
مرا از ناله خود صد خراش است و یکی راحت
که می بشناسد آن سلطان سگان خویش را ناله
گذشت از حد درازی شبم ترسم که ناگاهان
[...]
ز چشمم ریخت چندان آب کامد خون ز دنباله
کنون افتد به جان خون دلم پرکاله پرکاله
چه خیزد بی تو از گشت چمن چون ساقی دورم
دهد در بزم گل خون جگر از ساغر لاله
به هر باغی که سوزم بی تو از ژاله چه باک آنجا
[...]
مه من بی گل رویت دلم خون گشت چون لاله
جگر هم از غم هجران شده پر گاله پر گاله
بود مه روی آن زیبا جوان چارده ساله
ولی ماهی که دارد گرد خویش از مشکتر هاله
خدا را رحمی از جور و جفایت چند روز و شب
زنم فریاد و گریم خون کشم آه و کنم ناله
چو ماه چارده دارم نگاری چاردهساله
که رخسارش بود ماه و خطش بر گرد مه هاله
درین گلشن زیاد از ساغر حسن تو بود آن می
که ساقی ریخت در جام گل و پیمانه لاله
نباشم چون خموش از جور او با این دل مسکین
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.