|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره لذتهای زندگی، عشق و جوانی است. شاعر به ما یادآوری میکند که باید از این دوران و خوشیها بهرهبرداری کنیم. او درباره تجربههای تلخی که از عشق داشته، به ویژه از زلف و چشم محبوبش صحبت میکند و به ناامیدی و درد دلهایش اشاره میکند. شاعر خود را در موقعیتی نامناسب و محروم میبیند و از ناتوانیاش در عشق گلایه دارد. در پایان، به نوعی تسلیم بودن در برابر عشق را بیان میکند و از خود به عنوان غلام محبوب سخن میگوید.
هوش مصنوعی: بهار، شراب، عشق و جوانی را غنیمتی بدان و از آنها بهرهبرداری کن تا زمانی که میتوانی.
هوش مصنوعی: زلف سیاهش به من نشان داد که چگونه میتوانم روزهای بد را تجربه کنم و چشمانش به من یاد داد که چگونه در برابر این روزهای سخت احساس ناتوانی کنم.
هوش مصنوعی: من جز اشتباه چیزی از او نمیبینم و چهرهاش وفاداری را نمیشناسد، همچون هندیها.
هوش مصنوعی: من یک دلداده و ناکام هستم که تلاش میکنم گلهای داغی را برای باغبانی پرورش بدهم.
هوش مصنوعی: هر چه دربارهٔ رضی بپرسی، او را میتوان غلام تو یا هر چیزی که بخواهی خطاب کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دریغا میر بونصرا دریغا
که بس شادی ندیدی از جوانی
ولیکن راد مردان جهاندار
چو گل باشند کوته زندگانی
به جام اندر تو پنداری روان است
و لیکن گر روان دانی روانی
به ماهی ماند ، آبستن به مریخ
بزاید ، چون فراز لب رسانی
شکفته شد گل از باد خزانی
تو در باد خزانی بی زیانی
همه شمشاد و نرگس گشتی ای دل
چه چیزی مردمی یا بوستانی
ز بوی موی پیچان سنبلی تو
[...]
دریغا میر بونصرا دریغا
که بس شادی ندیدی از جوانی
و لیکن راد مردان جهاندار
چو گل باشند کوته زندگانی
مرا تا باشد این درد نهانی
تو را جویم که درمانم تو دانی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.