گنجور

 
رهی معیری

خائنین اهل وطن را مایه دردسرند

جمله همچون خار گل باشند و خار بسترند

گوش‌ها را در زمان حق شنیدن پنبه‌اند

چشم‌ها را در مقام راه دیدن نشترند

همچو رهزن هرکه را یابند دور از قافله

از تنش سر می‌برند، از کیسه‌اش زر می‌برند

بی‌جهت بازیچه اغراض اینان گشته‌اند

ساده‌لوحانی که هم خوش‌بین و هم خوش‌باورند

تا که دفع شرشان از بهر ما مشکل شود

دشمنان ما، عموما دوست با یکدیگرند

تا که هی گردد دل دزدان غارتگر قوی

این جماعت حامی هر دزد و هر غارتگرند

محو استقلال این کشور بود امری محال

دشمنان ما درین ره رنج بی‌خود می‌برند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode