عمری از جور چرخ مینارنگ
رنجه بودم، ز رنج بیماری
یافت آیینه وجودم زنگ
از جفای سپهر زنگاری
تار شد دیدگان روشنبین
زرد شد، چهرگان گلناری
همچو موشی نحیف گشت و نزار
تن فربه چو گاو پرواری
آزمودم همه طبیبان را
در شفاخانههای بهداری
کار آن جمله و طبابتشان
کار بوزینه بود و نجاری
نه حکیمی، خبر ز حکمت داشت
نه پرستاری، از پرستاری
پیش بیطار رفتم آخر کار
چارهای خواستم ز ناچاری
وآن شفابخش دام و دد، بگرفت
دستم و رستم از گرفتاری
بیتأمل علاج دردم کرد
تن ز غم رست و من ز غمخواری
طرفه بین، کز طبیبم آن نرسید
که ز دانای فن بیطاری
یا من از خیل چارپایانم
یا طبیبان از هنر عاری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مورد رنج و بیماری شاعر است که به مدت طولانی از درد و ناراحتی رنج میبرده و به دنبال درمان میگشته. او از ناکارآمدی پزشکان و درمانگران شکایت میکند و میگوید در نهایت تنها کسی که توانسته به او کمک کند یک دامپزشک بوده است. شاعر در پایان به این نتیجه میرسد که یا او به عنوان یک انسان به پای حیوانات میرسد یا پزشکان از علم و هنر درمان کمبود دارند.
هوش مصنوعی: سالها درگیر مشکلات و ناملایمات زندگی بودم و به خاطر این رنجها، از درد و ناراحتی رنج میکشیدم.
هوش مصنوعی: آیینه وجود من از ظلمت و بدیهای روزگار کدر و تیره شده است.
هوش مصنوعی: چشمان کسانی که بینا هستند، به حالت تار درآمد و چهرههای مثل گل، رنگ زرد به خود گرفتهاند.
هوش مصنوعی: مانند موش ضعیف و نزار شده و در مقابل، بدنی چاق و تنومند مانند یک گاو پرورش یافته دارد.
هوش مصنوعی: من تمامی پزشکان را در بیمارستانها و مراکز درمانی امتحان کردم.
هوش مصنوعی: کار آنها شبیه به کار بوزینه و نجاری بود.
هوش مصنوعی: نه کسی بود که از حکمت باخبر باشد و نه کسی که در زمینه پرستاری تجربهای داشته باشد.
هوش مصنوعی: به دامپزشک مراجعه کردم و از ناچاری راه حلی خواستم.
هوش مصنوعی: آن کسی که داروی دردهاست و قادر به درمان حیوانات و وحوش است، دست مرا گرفت و مرا از دشواریها نجات داد.
هوش مصنوعی: بدون فکر و تأمل، درمان درد من را پیدا کرد. بدن من از غم رها شد و من نیز از درد دل دیگران آزاد شدم.
هوش مصنوعی: این بیت به یک نوع تضاد اشاره دارد. شاعر در آن بیان میکند که از پزشک خود هیچ کمکی دریافت نکرده است و در عوض به دانشی که عمیقتر و جامعتر است نیاز دارد. به عبارتی، او به دنبال فردی است که از نظر علمی و تجربی در زمینه پزشکی تخصص بیشتری داشته باشد. این نکته ممکن است به ناکافی بودن درمانهای رایج اشاره کند و بیانگر نیاز به دانش بالاتر در زمینه پزشکی باشد.
هوش مصنوعی: یا من از گروه حیوانات هستم یا پزشکان بیمهارت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
به خدایی که آفرین کرده ست
زیرکان را به خویشتن داری
که نیرزد به نزد همت من
ملک هر دو جهان به یک خواری
ای فلک نیک دانمت آری
کس ندیدست چون تو غداری
جامه ای بافیم همی هر روز
از بلا پود و از عنا تاری
گر دری یابیم زنی بندی
[...]
گفت خضرم ز راه غمخواری
کای فرو مانده در گرفتاری
تا کی از عشق تو کشم خواری؟
تا کی از هجر تو کنم زاری ؟
چند با من جفا کنی آخر ؟
شرم بادت ازین جفا گاری
زان دو زلف چو ابر پیوسته
[...]
با من اندر گرفتهای کاری
کان به عمری کند ستمکاری
راستی زشت میکنی با من
روی نیکو چنین کند آری
بعد از این هم بکش روا دارم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.