گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
رهی معیری

بر خاطر آزاده غباری ز کسم نیست

سرو چمنم شکوه‌ای از خار و خسم نیست

از کوی تو بی‌ناله و فریاد گذشتم

چون قافله عمر نوای جرسم نیست

افسرده‌ترم از نفس باد خزانی

کآن نوگل خندان نفسی هم‌نفسم نیست

صیاد ز پیش آید و گرگ اجل از پی

آن صید ضعیفم که ره پیش و پسم نیست

بی‌حاصلی و خواری من بین که در این باغ

چون خار به دامان گلی دسترسم نیست

از تنگدلی پاس دل تنگ ندارم

چندان کشم اندوه که اندوه کسم نیست

امشب رهی از میکده بیرون ننهم پای

آزرده دردم دو سه پیمانه بسم نیست