بر خاطر آزاده غباری ز کسم نیست
سرو چمنم شکوهای از خار و خسم نیست
از کوی تو بیناله و فریاد گذشتم
چون قافله عمر نوای جرسم نیست
افسردهترم از نفس باد خزانی
کآن نوگل خندان نفسی همنفسم نیست
صیاد ز پیش آید و گرگ اجل از پی
آن صید ضعیفم که ره پیش و پسم نیست
بیحاصلی و خواری من بین که در این باغ
چون خار به دامان گلی دسترسم نیست
از تنگدلی پاس دل تنگ ندارم
چندان کشم اندوه که اندوه کسم نیست
امشب رهی از میکده بیرون ننهم پای
آزرده دردم دو سه پیمانه بسم نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
جانا به جز از عشق تو دیگر هوسم نیست
سوگند خورم من که بجای تو کسم نیست
امروز منم عاشق بی مونس و بییار
فریاد همی خواهم و فریاد رسم نیست
در عشق نمیدانم درمان دل خویش
[...]
جز لطف تو جانا به جهان هیچ کسم نیست
فریادرسم زود که فریادرسم نیست
چون بلبل شوریده منم عاشق رویش
دربندم و نالان و خلاص از قفسم نیست
از جان به هوای سر کویت شب و روزم
[...]
دلتنگم و پرواز گلستان هوسم نیست
گلزار به آسایش کنج قفسم نیست
می گریم و چون شمع امیدی ز کسم نیست
می نالم ومانند جرس دادرسم نیست
در هجر تو بایست که یک عمر بنالم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.