گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
رفیق اصفهانی

دلم به وصل تو روزی که شادمان باشد

به روزگار مرا روز خوش همان باشد

به خاک پای تو جانا قسم که در پایت

کنم نثار گرم صد هزار جان باشد

دل من از غم تو تا به کی بود غمگین

دل رقیب ز تو چند شادمان باشد

روا مدار ازین بیش و بیش ازین مپسند

که عاشق از تو چنین، بلهوس چنان باشد

گلی چو آن گل عارض مهی چو آن مه رخ

نه بر زمین بود و نه بر آسمان باشد

بود چو دشمن یاران، رفیق یار آن به

که یار من نبود یار دیگران باشد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode