ای دل ز تو خوش سالی و ماهی به نگاهی
خوش کن دل من گاه به گاهی به نگاهی
از دور نگاهی سوی من کن که نباشد
از شاه و گدا دور نگاهی به نگاهی
بشکست نگاهش صف خوبان که شنیدست
طفلی شکند قلب سپاهی به نگاهی
هر روز برد آن که نگاهش دلی از راه
دی برد دلم بر سر راهی به نگاهی
نگذاشتم آن دل که چو جان یکدمش از دست
برد از کف من چشم سیاهی به نگاهی
زاهد چه بود جرم نگاهی به نکویان
جایی که بود کوه گناهی به نگاهی
بر دیده ی خونبار من آن قوم که خندند
خون گریدشان دیده الهی به نگاهی
گویند مه و مهری و گویم که نبرده است
از کس دل و دین مهری و ماهی به نگاهی
کی درصدد صید دل زار رفیق است
ماهی که رباید دل شاهی به نگاهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.