گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
رفیق اصفهانی

تو نامهربان مه همانی که بودی

همان ماه نامهربانی که بودی

مرا آزمودی همه عمر و اکنون

همان در پی امتحانی که بودی

بر آن بودی اول که از در برانی

چو می بینمت بر همانی که بودی

دلم سوختی کاستی جان و بازم

مراد دل و کام جانی که بودی

به تو از وفا من چنانم که بودم

به من از جفا تو چنانی که بودی

همین از تو من تلخکامم وگرنه

تو آن شوخ شیرین زبانی که بودی

رفیق از غم آن جفا جو همانا

شکسته دل و ناتوانی که بودی