رهی معیری » غزلها - جلد دوم » مهتاب: کامی نبردهایم از آن سیمتن رهی - از دور بوسه بر رخ مهتاب دادهایم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۰: رویِ نگار در نظرم جلوه مینمود - وز دور بوسه بر رخِ مهتاب میزدم
رهی معیری » غزلها - جلد دوم » خاک شیراز: سرخوش از ناله مستانه سعدی است رهی - همه گویند ولی گفته سعدی دگر است
سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ - در ستایش شمسالدین حسین علکانی: همه گویند و سخن گفتن سعدی دگرست - همه دانند مزامیر نه همچون داود
رهی معیری » ابیات پراکنده » به اقتفای خواجه: نوای دلکش حافظ کجا و نظم رهی - «ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا»
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲: صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا - ببین تفاوتِ ره کز کجاست تا به کجا
رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۲۲ - فتنه آذربایجان: «به صبر کوش تو ای دل که حق رها نکند - چنین عزیز نگینی، به دست اهرمنی»
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۷: به صبر کوش تو ای دل که حق رها نکند - چنین عزیز نگینی به دست اهرمنی
رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۳۲ - دل من: در آتش چوب تر همچون دل من - «سری سوزد، سری خونابه ریزد»
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۲۸: دل عاشق مثال چوبتر بی - سری سوجه سری خونابه ریجه