شکایت کرد روزی دیده با دل
که کار من شد از جور تو مشکل
ترا دادست دست شوق بر باد
مرا کندست سیل اشک، بنیاد
ترا گردید جای آتش، مرا آب
تو زاسایش بری گشتی، من از خواب
ز بس کاندیشههای خام کردی
مرا و خویش را بدنام کردی
از آن روزی که گردیدی تو مفتون
مرا آرامگه شد چشمهٔ خون
تو اندر کشور تن، پادشاهی
زوال دولت خود، چندخواهی
چرا باید چنین خودکام بودن
اسیر دانهٔ هر دام بودن
شدن همصحبت دیوانهای چند
حقیقت جستن از افسانهای چند
ز بحر عشق، موج فتنه پیداست
هر آن کو دم ز جانان زد، ز جان کاست
بگفت ای دوست، تیر طعنه تا چند
من از دست تو افتادم درین بند
تو رفتی و مرا همراه بردی
به زندانخانهٔ عشقم سپردی
مرا کار تو کرد آلوده دامن
تو اول دیدی، آنگه خواستم من
به دست جور کندی پایهای را
در آتش سوختی همسایهای را
مرا در کودکی شوق دگر بود
خیالم زین حوادث بی خبر بود
نه میخوردم غم ننگی و نامی
نه بودم بستهٔ بندی و دامی
نه میپرسیدم از هجر و وصالی
نه آگه بودم از نقص و کمالی
ترا تا آسمان، صاحب نظر کرد
مرا مفتون و مست و بی خبر کرد
شما را قصه دیگرگون نوشتند
حساب کار ما، با خون نوشتند
ز عشق و وصل و هجر و عهد و پیوند
تو حرفی خواندی و من دفتری چند
هر آن گوهر که مژگان تو میسُفت
نهان با من، هزاران قصه میگفت
مرا سرمایه بردند و ترا سود
ترا کردند خاکستر، مرا دود
بساط من سیه، شام تو دیجور
مرا نیرو تبه گشت و تو را نور
تو، وارون بخت و حال من دگرگون
ترا روزی سرشک آمد، مرا خون
تو از دیروز گویی، من از امروز
تو استادی درین ره، من نوآموز
تو گفتی راه عشق از فتنه پاک است
چو دیدم، پرتگاهی خوفناک است
ترا کرد آرزوی وصل، خرسند
مرا هجران گسست از هم، رگ و بند
مرا شمشیر زد گیتی، ترا مشت
ترا رنجور کرد، اما مرا کشت
اگر سنگی ز کوی دلبر آمد
ترا بر پای و ما را بر سر آمد
بتی، گر تیر ز ابروی کمان زد
ترا بر جامه و ما را به جان زد
ترا یک سوز و ما را سوختنهاست
ترا یک نکته و ما را سخنهاست
تو بوسی آستین، ما آستان را
تو بینی ملک تن، ما ملک جان را
ترا فرسود گر روز سیاهی
مرا سوزاند عالم سوزِ آهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شکایت شاعر از معشوقی است که عشقش زندگیاش را به زحمت کشیده و او را در رنج و اندوه فرو برده است. شاعر به احساسات عمیق و درد ناگواری که از عشق و جدایی میکشد، اشاره میکند و بیان میکند که در گذشته بیخبر و بیغم بوده اما اکنون در دام عشق گرفتار شده است. شاعر معشوق را متهم به خودخواهی میکند و از اینکه او به درد و رنجهای او توجه نمیکند، گله دارد. در نهایت، شاعر به تضاد میان حال و روز خود و معشوق میپردازد و نشان میدهد که در این رابطه، از عشق تنها درد و رنج را به همراه دارد و معشوق از زندگی آرام و بیدغدغهای بهرهمند است.
هوش مصنوعی: روزی چشمانم با دل از آزردگی و سختی ناشی از ظلم تو شکایت کردند و گفتند که life's تغییرات به خاطر تو برای من دشوار شده است.
هوش مصنوعی: عشقت مرا به شدت به وجد آورده است، اما این اشتیاق من را به گریه واداشته و به شدت احساساتی کرده است.
هوش مصنوعی: تو در آتش افکنده شدی و من در آرامش خود غرق در خواب بودم.
هوش مصنوعی: به خاطر تفکرات ناپختهای که داشتی، نه تنها مرا بدنام کردی، بلکه خودت را نیز در نظر دیگران خراب کردی.
هوش مصنوعی: از آن روزی که تو مجذوب من شدی، آرامش من به چشمهای از خون تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: تو در دنیای جسم خود، که حکمفرمایی موقتی و زوالی دارد، چه آرزویی داری؟
هوش مصنوعی: چرا باید به گونهای بیرحم باشیم و خود را به دامهای مختلف بسپاریم؟
هوش مصنوعی: نشستن و گفتوگو با یک دیوانه، به ما کمک میکند تا از داستانها و افسانهها چند حقیقت را استخراج کنیم.
هوش مصنوعی: در دریای عشق، لحظه به لحظه نشانههایی از آشفتگی و جذبه وجود دارد. هر کسی که نام معشوق را بر زبان میآورد، از جان و دل میکاهد.
هوش مصنوعی: دوست عزیز، تا کی باید به خاطر تیرهای طعنهی تو آسیب ببینم و در این دام گرفتار شوم؟
هوش مصنوعی: تو رفتی و من را با خودت بردی، به جایی که عشق برایم همچون زندان شده است.
هوش مصنوعی: من از کارهای تو دامنم آلوده شد، تو ابتدا این را دیدی و سپس من خواستم.
هوش مصنوعی: تو با ظلم و ستم، پایهای را ایجاد کردی که آن را به آتش کشیدهای و همسایهات را نیز در این آتش سوزاندهای.
هوش مصنوعی: در دوران کودکی، من آرزوهای دیگری داشتم و از این اتفاقات بیخبر بودم.
هوش مصنوعی: من نه غمِ عیب و عار را میخوردم و نه به خاطر شهرت و نام، اسیر و محدود بودم.
هوش مصنوعی: نه از جدایی میپرسیدم و نه از دیدار، نه از کمبودها و نه از کمالات چیزی میدانستم.
هوش مصنوعی: تو باعث شدی که من به عرش برسیم و تحت تأثیر احساسات عمیق قرار بگیرم، به طوری که خودم را گم کردهام و از واقعیات دور شدهام.
هوش مصنوعی: شما را داستان متفاوتی روایت کردهاند و وضعیت ما را با خون نوشتهاند.
هوش مصنوعی: تو از عشق و وصال و جدایی و پیمان و پیوند سخن گفتی و من چندین دفتر در این باره نوشتم.
هوش مصنوعی: هر سنگی که چشمان تو بر آن میافتاد و با زیباییات میدرخشید، داستانهای زیادی را در دل خود داشت که میتوانست به من بگوید.
هوش مصنوعی: سرمایه و دارایی من را از من گرفتند و به تو سود رساندند، اما من به خاکستر تبدیل شدم و تو فقط دودی از من باقی ماندهای.
هوش مصنوعی: زندگی من پر از تاریکی و دشواری است، اما زندگی تو روشن و دارای خوبیهاست. نیروی من از بین رفته و تمام امیدم را از دست دادهام، در حالی که تو همچنان در نور و روشنایی قرار داری.
هوش مصنوعی: تو که سرنوشت و حال من را تغییر دادهای، روزی اشک تو بر من نازل شد و مرا به درد فراق رساند.
هوش مصنوعی: تو به گذشتهها اشاره میکنی، در حالی که من به حال و آینده نگاه میکنم. تو در این مسیر تجربهداری و من هنوز در حال یادگیری هستم.
هوش مصنوعی: تو گفتی که مسیر عشق از مشکلات و فتنهها آزاد و پاک است، اما وقتی به آن نگاه کردم، متوجه شدم که این راه بسیار خطرناک و پر از پرتگاههای هولناک است.
هوش مصنوعی: شما را برای رسیدن به هم خواست، و من را از جدایی خوشحال کرد که از همه پیوندها و ارتباطاتم جدا شدم.
هوش مصنوعی: زندگی با تمام سختیها و چالشهایی که برای من به وجود آورد، مثل ضربهای از شمشیر بود. اما تو با یک مشت، روح مرا آزار دادی و در نهایت، این آزار به نابودی من انجامید.
هوش مصنوعی: اگر سنگی از سمت محبوب به سوی تو پرتاب شود، تو را به زمین میزند و ما را به سختی میآورد.
هوش مصنوعی: اگر تیر ابروی تو، مثل کمان به تن تو اصابت کند، ما هم از آن درد بر جان خواهیم زد.
هوش مصنوعی: تو یک احساس خاص داری و ما دچار آتشسوزیهای زیادیم. تو یک مفهوم عمیق داری و ما پر از گفتوگوهای گوناگون هستیم.
هوش مصنوعی: تو لبهای خود را به آستین من میزنی، اما ما در درگاه تو حضور داریم؛ تو بدن را میبینی، اما ما روح را مینگریم.
هوش مصنوعی: اگر تو را روز سخت و تلخی خسته کند، من در آتش کشیدن دنیا به واسطه ی نالهای جانسوز میسوزم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.