گنجور

 
پروین اعتصامی

ای خوشا سودای دل از دیده پنهان داشتن

مبحث تحقیق را در دفتر جان داشتن

دیبه‌ها بی کارگاه و دوک و جولا بافتن

گنجها بی پاسبان و بی نگهبان داشتن

بنده فرمان خود کردن همه آفاق را

دیو بستن، قدرت دست سلیمان داشتن

در ره ویران دل، اقلیم دانش ساختن

در ره سیل قضا، بنیاد و بنیان داشتن

دیده را دریا نمودن، مردمک را غوصگر

اشک را مانند مروارید غلطان داشتن

از تکلف دور گشتن، ساده و خوش زیستن

ملک دهقانی خریدن، کار دهقان داشتن

رنجبر بودن، ولی در کشتزار خویشتن

وقت حاصل خرمن خود را بدامان داشتن

روز را با کشت و زرع و شخم آوردن بشب

شامگاهان در تنور خویشتن نان داشتن

سربلندی خواستن در عین پستی، ذره‌وار

آرزوی صحبت خورشید رخشان داشتن

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
آرزوها (۲) به خوانش طوبی برزگر
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
شمارهٔ ۳ به خوانش فرهاد بشیریان
همهٔ خوانش‌هاautorenew
شمارهٔ ۳ به خوانش فاطمه زندی
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
سنایی

شرط مردان نیست در دل عشق جانان داشتن

پس دل اندر بند وصل و بند هجران داشتن

بلکه اندر عشق جانان شرط مردان آن بود

بر در دل بودن و فرمان جانان داشتن

دُر که از بحر عطا خیزد صدف دل ساختن

[...]

قوامی رازی

تا کی از هزل و هوس دنبال شیطان داشتن

اعتقاد اهرمن در حق یزدان داشتن

در وفای فتنه گوش عافیت برپیختن

در هوای نفس چشم عقل حیران داشتن

از عمارت کردن بیهوده در کوی هوس

[...]

نصرالله منشی

باد بیرون کن زسر تا جمع گردی

بهرآنک خاک را جز باد نتواند پریشان داشتن

مجد همگر

چند در دل آتش سود ای جانان داشتن

آتش اندر سوخته تا چند پنهان داشتن

در پی چوگان و گوی آنچنان زلف وزنخ

دل چو گوی افکندن و قامت چو چوگان داشتن

ناوک مژگان گشاید بر دل و گوید منال

[...]

سلمان ساوجی

تا کی آخر خاطر اندر بند هجران داشتن؟

یوسف جان عزیزان را به زندان داشتن

تا کی ای نور بصر کردن نظر با دیگران

همچو چشم از مردم خود روی پنهان داشتن

چند کردن روی در مشتی پریشان همچو زلف

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه