باغبانی، قطرهای بر برگ گل
دید و گفت این چهره جای اشک نیست
گفت، من خندیدهام تا زادهام
دوش، بر خندیدنم بلبل گریست
من، همی خندم برسم روزگار
کاین چه ناهمواری و ناراستیست
خندهٔ ما را، حکایت روشن است
گریهٔ بلبل، ندانستم ز چیست
لحظهای خوش بودهایم و رفتهایم
آنکه عمر جاودانی داشت، کیست
من اگر یک روزه، تو صد سالهای
رفتنی هستیم، گر یک یا دویست
درس عبرت خواند از اوراق من
هر که سوی من، بفکرت بنگریست
خرمم، با آنکه خارم همسر است
آشنا شد با حوادث، هر که زیست
نیست گل را، فرصت بیم و امید
زانکه هست امروز و دیگر روز نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، باغبانی بر برگ گل مینگرد و میگوید که این چهره برای اشک ریختن مناسب نیست. او اشاره میکند که در زمان زندگیاش همواره خندیده است، اما دیروز بلبل بر خندیدنش گریسته است. او به ناهمواریهای زندگی و لحظات شکنندهاش اشاره میکند و میگوید که زندگی شاید فقط یک لحظه خوش داشته باشد. باغبان یادآور میشود که همه ما در نهایت رفتنی هستیم و عمری گریزپذیر داریم. او بر این نکته تأکید میکند که گلها فرصتی برای نگرانی و امید ندارند, زیرا زندگی امروز دارند و ممکن است فردا نباشند. این شعر به تعبیری درباره زندگی، گذرا بودن آن و لزوم قدردانی از لحظات خوش میباشد.
هوش مصنوعی: باغبان به قطرهای که روی برگ گل نشسته بود نگاه کرد و گفت که این چهره شایستهی اشک و غصه نیست.
هوش مصنوعی: او گفت: من شب گذشته از شادی خندیدهام، اما به خاطر خوشحالی من، بلبل به سوگ نشسته و گریه کرده است.
هوش مصنوعی: من به اوضاع و احوال زمانه میخندم و از اینکه چقدر زندگی پر از فراز و نشیب و ناعدلی است، متعجبم.
هوش مصنوعی: ماجرای خندهٔ ما مشخص است، اما دلیل گریه و اندوه بلبل را نمیدانم.
هوش مصنوعی: ما لحظهای خوشی را تجربه کردیم و سپس از آن گذشتیم. هیچکس نیست که عمر جاودانهای داشته باشد.
هوش مصنوعی: ما هر دو به سمت رفتن میرویم، من شاید یک روزه بروم و تو شاید صد سال دیگر، اما در نهایت هر دو باید برویم، حتی اگر یک روز یا دو روز بمانیم.
هوش مصنوعی: هر کسی که به ورقهای من نگاه کرد و به فکر فرو رفت، از آنچه که نوشتهام عبرت و درس آموخت.
هوش مصنوعی: من شاد و خوشحالم، هرچند که مانند خار، درد و سختی را تجربه کردهام. اما با این وجود، هر کسی که زندگی را ادامه دهد، با چالشها و اتفاقات آن آشنا میشود.
هوش مصنوعی: گل فرصتی برای نگرانی و انتظار ندارد، زیرا امروز وجود دارد و فردا وجود نخواهد داشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
دمنه را گفتا که تا: این بانگ چیست؟
با نهیب و سهم این آوای کیست؟
«تخمش از تقدیس عرش ایزدیست
آبش از کاریز وحی انبیاست »
ای خدای بینهایت جز تو کیست
چون توئی بیحد و غایت جز تو چیست
دانهٔ هر مرغ اندازهٔ ویست
طعمهٔ هر مرغ انجیری کیست
من که در اوقات پنجه سال زیست
عاشقی هرگز ندانستم که چیست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.