دست عشقت قدحی داد و ببرد از هوشم
خم می گو: سر خود گیر، که من در جوشم
بر رخ من در میخانه ببندید امشب
که کسی نیست که: هر روز برد بر دوشم
من که سجاده به می دادم و تسبیح به نقل
مطربم کی بهلد خرقه که من در پوشم؟
چوب خشک از طرب باده جوان گردد و تر
باده دارم، چه ضرورت که به حسرت خوشم؟
اندرین شهر دلم بستهٔ گندم گونیست
ورنه صد شهر چنین را به جوی نفروشم
ای که بیزهر ندادی قدح نوش بکس
بنده فرمانم، اگر زهر دهی، یا نوشم
در و دیوار ز جور تو به فریاد آمد
حسن عهد تو بنگذاشت که من بخروشم
موی بر موی تنم بر تو دعا میگوید
تا نگویی که: ز اوراد و دعا خاموشم
بلبان شکرین خودم از دور بپرس
که نگنجد تن و اندام تو در آغوشم
هر سخن کز لب لعل تو نیاید بیرون
نرود، گر همه گوهر بود، اندر گوشم
دوش منظور خودم گفتی و دادم دل و دین
امشبم بندهٔ خود خوان، که از آن به کوشم
اوحدی هر چه مرا گفت شنیدم زین پیش
پس ازین گر به سخن سحر کند ننیوشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوقش است. او از عشق خود به قدح و می اشاره میکند و حالت جوش و شوق درونیاش را بیان میکند. شاعر از تنهاییاش در میخانه میگوید و اینکه هیچکس جز معشوقش به او توجه ندارد. او از عشق و عبادت خود در مقابل معشوق یاد میکند و نگرانیاش از عدم توجه معشوق را به تصویر میکشد. شاعر ابراز میکند که هر کلام و آمد و شد معشوقش برای او ارزشمند است و داستان عشقش را در شهری که دلش به آن بسته است، بازگو میکند. در پایان، اوحدی، شاعر، اشاره میکند که هر آنچه گفته شده را شنیده و از این پس اگر سخنی از معشوق بیافتد، او گوش نخواهد داد.
هوش مصنوعی: دست عشق تو لیوانی به من داد و از حال من برد. میگوید: خودت را نگهدار، چون من در حال اضطراب و شوق هستم.
هوش مصنوعی: امشب در میخانه پردهای بر چهرهام بزنید، زیرا کسی وجود ندارد که هر روز بار سنگین را بر دوشم بگذارد.
هوش مصنوعی: من که برای رسیدن به حقیقت و معنویت، سجادهام را به می نوشیدن و تسبیحام را به نغمههای موسیقی دادم، دیگر چه نیازی به لباس روحانی دارم که به تن کنم؟
هوش مصنوعی: چوب خشک به واسطه لذت و شوری که از باده میگیرد، جوان و سرزنده میشود. اما من با این حال که بادهای تازه دارم، چرا باید در حسرت و اندوه به سر ببرم؟
هوش مصنوعی: در این شهر، دل من به یک گونی گندم وابسته است و اگر نه، حاضر نیستم حتی صد شهر را به اندازه یک جوی آب بفروشم.
هوش مصنوعی: ای کسی که بدون زهر، جام را به من نوشاندی، حالا اگر زهر هم به من بدهی، باز هم مینوشم.
هوش مصنوعی: دیوارها و اطراف به خاطر رفتار ناپسند تو به تنگ آمدهاند و از درد و رنجی که به بار آوردهای ناراحت هستند. حسن عهد تو نیز بر این شده که من دیگر نمیتوانم آرام بگیرم.
هوش مصنوعی: موی بدنم از شدت عشق و محبت به تو دعا میکند تا تو اینطور نپنداری که به سبب مشغولیت به دعا و ذکر، از تو غافل شدهام.
هوش مصنوعی: از دور از زبان شیرین خود بپرسم که آیا تو نمیتوانی در آغوش من جا بگیری؟
هوش مصنوعی: هر حرفی که از لبهای تو بیرون بیاید، برایم باارزشترین و قیمتیترین سخن است و حتی اگر به صورت گوهر هم باشد، در گوش من نمینشیند.
هوش مصنوعی: دیشب تو به من گفتی منظور واقعیات چیست و من هم قلب و ایمانم را به تو تقدیم کردم. امشب خودم را بندهٔ تو میدانم، چون برای به دست آوردن تو در تلاش هستم.
هوش مصنوعی: اوحدی، هر چه که به من گفت، من شنیدم. از این پس اگر هم به سخن جادویی صحبت کند، من گوش نخواهم داد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
می درم جامه و از مدعیان می پوشم
می خورم جامی و زهری بگمان می نوشم
من چو از باده گلرنگ سیه روی شدم
چه غم از موعظه ی زاهد ازرق پوشم
هر که از مستی و دیوانگیم نهی کند
[...]
من که از آتشِ دل چون خُمِ مِی در جوشم
مُهر بر لب زده، خون میخورم و خاموشم
قصدِ جان است طمع در لبِ جانان کردن
تو مرا بین که در این کار به جان میکوشم
من کِی آزاد شَوَم از غمِ دل؟ چون هر دَم
[...]
گرچه از آتش دل چون خم می درجوشم
مهر بر لب زده خون می خورم و خاموشم
قصد جان است طمع در لب جانان کردن
تو مرا بین که در این کار به جان می کوشم
حاش الله که نیم معتقد طاعت خویش
[...]
نوبهارست و در انجام طرب میکوشم
لب گل میمکم و خون جگر مینوشم
جلوه نخل مرادم نفریبد هرگز
گر همه شعله شود در هوس آغوشم
خسم و فرقت بیبرگی وی سوخت مرا
[...]
منم آن سیل که دریا نکند خاموشم
کوه را کشتی طوفان زده سازد جوشم
از ملامت نکنم شکوه ز بی حوصلگی
سخن تلخ می تلخ بود در گوشم
جوش من لنگر آرام نمی داند چیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.