اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الحادی عشر: فی الطامات و فی الاقاویل المختلفة
»
الفصل الثانی - فی الاقاویل المختلفة خدمة السلطان
»
شمارهٔ ۳۰
آن قوم که راه بین فتادند و شدند
کس را ز یقین نشان ندادند و شدند
آن بند که هیچ کس ندانست گشود
یک بند دگر برو نهادند و شدند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن قوم که راه بین فتادند و شدند
کس را زیقین خبر ندادند و شدند
آن بند که هیچ کس ندانست گشود
یک بند دگر بَرو نهادند و شدند
آن قوم که راه بین فتادند و شدند
کس را به یقین خبر ندادندو شدند
آن عقده که هیچ کس نتوانست گشاد
هر یک بندی بر آن نهادند و شدند
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.