هوش مصنوعی: شاعر با نی سخن میگوید و از او میپرسد که چرا فریاد میزند. نی پاسخ میدهد که به خاطر درد و غم جداییاش از عشقش بیصدا و فقط با نالههای دلش زندگی میکند. او به این نکته اشاره میکند که جداییاش از محبوبش باعث میشود که نتواند بدون درد زندگی کند، حتی اگر فریاد هم نزند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر با نی سخن میگوید و از او میپرسد که چرا فریاد میزند. نی پاسخ میدهد که به خاطر درد و غم جداییاش از عشقش بیصدا و فقط با نالههای دلش زندگی میکند. او به این نکته اشاره میکند که جداییاش از محبوبش باعث میشود که نتواند بدون درد زندگی کند، حتی اگر فریاد هم نزند.
هوش مصنوعی: با نی (ساز) گفتم که نالهام صدای بلندی است، اما بدون هیچ زبانی، ناله و فریاد من از چه چیزی است.
هوش مصنوعی: گفت که از دندان شیرینم جدا کردند و بدون هیچ گله و گلازهای نمیتوانم زندگی کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با دل گفتم که ای دل احوال تو چیست
دل دیده پر آب کرد و بسیار گریست
گفتا که چگونه باشد احوال کسی
کو را بمراد دیگری باید زیست
امروز به شهر حسن همنام تو نیست
عاشق همه زیر سایه بام تو نیست
ای دوست ندانی که دلارام تو کیست
ای عشق نه آگهی که در دام تو کیست
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست
بی بادهٔ گلرنگ نمیباید زیست
این سبزه که امروز تماشاگه ماست
تا سبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست
چندان چشمم که در غم هجر گریست
هرگز گفتی گریستنت از پی چیست
من خود ز ستم هیچ نمیدانم گفت
کو با تو و خوی تو چو من خواهد زیست
دشمن چو بدانست که : احوالم چیست
بر تلخی زندگانی من بگریست
بدحال تر از من اندرین عالم کیست ؟
در آرزوی مرگ همی باید زیست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.