گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

با نی گفتم تو را که فریاد زکیست

بی هیچ زبان ناله و فریاد زچیست

گفتا زشکر لبی بریدند مرا

بی ناله و فریاد نمی شاید زیست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode