گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
عرفی

بوستان پژمرده گردد، از دل ناشاد من

یاسمن را خنده بر لب سوزد از فریاد من

باغبان عشق می گوید که خاکستر شود

شانهٔ باد صبا در طرهٔ شمشاد من

گفتم آیین مغان پر ذوق بر باز آمدن

عشق گفت آیین مجنون من و فرهاد من

کفر نی، اسلام نی، اسلام کفر آمیز نی

حکمت ایزد ندانم چیست در ایجاد من

صد بت از هر ذره نشناسی و ماند مایه ای

گر کنی ای برهمن گلگشت کفر آباد من

عرفی از من گر ملولی سعی در خونم مکن

سیل غم را التفاتی نیست با بنیاد من

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode