گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
عرفی

نالنده ام ز درد مگر بلبلم

جوشنده ام به حسن مگر شبنم گلم

گر نه قیامتم ز چه لبریز فتنه ام

ور نه ندامتم ز چه عین ناملم

دل موج خیز درد و جبین صاف از گره

دریای اضطرابم و کوه تحملم

ای مدعی بمیر که از تکیهٔ رضا

منت فروش دوش و کنار توکلم

عرفی خموش یی بگزینم که در بهار

گل بیندم به باغ و نداند که بلبلم